هر جامعه‌ای در هر جایگاه و شرایطی که باشد متاثر و برآیند مجموعه‌ای از قوانین، خصایص، رفتار‌ها، فرهنگ‌ها و الگوهای شخصیتی افراد آنجامعه است. میزان رشد و پیشرفت هر کشوری ارتباط مستقیم با سلامت فکری، روحی و جسمانی مردم دارد که گاهی این موضوع کم اهمیت جلوه داده می‌شود. در این مقاله به ۸ خصلت مهمی که برای داشتن دنیایی بهتر باید اصلاح شوند آشنا می‌شوید
1- از خود تعریف کردن
از قدیم گفته‌اند «درخت هرچقدر بارش بیشتر باشد افتاده‌تر است.» مثلی که در شرایط فعلی عکس آن مصداق پیدا کرده است. برخی مردم بطور مداوم در حال منم منم کردن، لاف زدن و بالا بردن شأن و شخصیت خود هستند و اینگونه می‌خواهند وجاهتی، ولو کاذب، در میان دیگران کسب کنند. مرتب از کلمه «من» استفاده می‌کنند: «من از همه بیشتر می‌فهمم»، «من خیلی زیبا هستم»، «من فقط می‌توانم»، «من فلان جا آشنا دارم بیچاره‌ات می‌کنم!»، «من درست می‌گویم.» خود شیفتگی و اعتماد بنفس بیش از حد در این افراد توهم خودبر‌تر بینی را در آن‌ها تقویت می‌کند و باعث بروز چنین رفتارهایی می‌گردد

2- دو صد گفته چو نیم کردار نیست
موضوع مهم دیگر این است که اغلب مردم عمل گرا نیستند و بیشتر ترجیح می‌دهند حرف بزنند. حرفهایی که به ظاهر زیبا و دلربا هستند اما عملی کردن آن‌ها قدری مشکل می‌نماید. اکثر ما عادت کرده‌ایم دیگران را نصیحت کنیم، نظرات سازنده خودرا ابراز کنیم، از دیگران انتقاد کنیم، ولی هیچ‌گاه حاضر نیستم اصلاح را از خود شروع کنیم و به اعتقاداتمان از جنبه عملی بنگریم. کوچک‌ترین قدمی برنمی داریم و فقط شعار می‌دهیم و انتظار داریم دنیا با کلمات ما بهتر شود. آیا تا به حال فکر کرده‌اید که از این همه حرف بدون عمل چه چیزی نصیبمان شده و یا خواهد شد؟ آیا قدمی هرچند کوچک برای رسیدن به اهدافتان برداشته‌اید؟ اهدافی که خودتان منتفع شوید و نه حتی دیگران؟ 

3- زودباوری
ساده لوحی و سطحی نگری یکی از دلایل اصلی عقب ماندن در زندگی و صدمات فرهنگی، مالی و اعتقادی بشمار می‌رود. در دنیایی که همگان در پی انتفاع شخصی خود هستند نباید هر چیزی را که شنید، خواند و یا حتی دید، بسادگی باور کرد. کمی اندیشه و تعقل برای باور هر موضوعی لازم است. در واقع کسانی که کلاه برداری می‌کنند نه بخاطر زرنگیشان، بلکه بدلیل ساده لوحی افرادی که کلاه سرشان می‌رود، به اهداف خود می‌رسند. خرد ورزی در ایجاد باور‌ها و تثبیت آن‌ها یکی از خصایص مهم انسان‌ها است
4- شخصیت پرستی
بالا بردن افراد در زمینه‌های مختلف از قبیل ورزشی، سینمایی، موسیقی و غیره در حد بت و پرستش شخصیت آن‌ها باعث می‌گردد بسیاری از گرفتاری‌های جامعه شکل بگیرد و کاستی‌ها و نواقص افراد در پس این شخصیت کاذب و ساختگی مخفی بماند. تعصب گرایی در میان افراد شخصیت پرست شکل می‌گیرد و فردی که بت شده، دیگر لزومی به نقد شدن و جواب پس دادن در خود نمی‌بیند و همه بی‌هیچ چون و چرا خود را ملزم به پیروی از او می‌کنند. باید بدانیم که همه انسانیم نه کمتر و نه بیشتر و با هر انسانی باید در حد اعتدال رفتار شود و احترام کسب کند

5- بی‌تفاوتی
بی‌توجهی و بی‌تفاوتی به محیط اطراف و نزدیکان به شدت در حال باب شدن است. اغلب سر در کار خود دارند و توجهی به آنچه که در پیرامونشان می‌گذرد ندارند و یا اگر اندک التفاتی است با بی‌تفاوتی از آن رد می‌شوند: در گوشه‌ای دو نفر در حال نزاع خونین می‌باشند ولی افراد حاظر در محل تنها به تماشای ماجرا اکتفا می‌کنند، شخصی خود را بدون نوبت در جلوی صف جا می‌کند ولی تنها عده معدودی به این عمل او معترض می‌شوند، فروشنده‌ای بابت اجناس خود مبالغ خارج از عرف از مشتریانش دریافت می‌کند اما کمتر کسی اعتراض می‌کند، همسایه‌ای از فرط فقر شب‌ها گرسنه می‌خوابد ولی همسایه‌اش با بی‌تفاوتی از او می‌گذرد، فرد سالخورده‌ای در اتوبوس بدون صندلی مانده و هیچکس حاظر نیست جایش را به او بدهد، در ‌‌نهایت باید دانست: بنی آدم اعضای یک پیکرند... راستی شما همسایه طبقه بالا یا پایین خود را می‌شناسید؟! در برابر آنچه که در اطرافتان می‌گذرد هوشمندانه و با چشمانی تیزبین نظاره گر باشید

6- بی‌هویتی
بحران هویت در میان جوانان معضلی است که باید بطور جد مورد بررسی و حل و فصل قرار گیرد. بسیاری از هویت اصلی خود فرسنگ‌ها جدا افتاده‌اند و آنرا در افراد دیگری می‌جویند تا بلکه از این بحران خود را خلاص کنند. الگو برداری از شخصیتهای غیر متعارف و غربی و قدم گذاردن در مسیر آن‌ها برای کسب هویت از خطرناک‌ترین اختلالات شخصیتی بشمار می‌رود. فقر فرهنگی و نداشتن اصول و معیارهای ایجاد و حفظ هویت از جمله مسائلی هستند که باید بیش از بیش برای بهبود آن‌ها اقدام شود

7- رفتار احساسی
خداوند جهان آفرینش را بر اساس عقل و خرد بنا کرده است بنابراین انسان‌ها نیز به عنوان وارث می‌باید امور خود را بر اساس این موهبت الهی سازماندهی کنند. در دنیای کنونی بروز رفتار‌ها و معیارهای احساسی برای تصمیم گیری در امور زندگی و جنبه‌های مختلف آن مانند ازدواج، و شغل، مشکلات عدیده‌ای را برای افراد بوجود آورده و سبب ناکامی‌ها و شکستهای بسیاری گشته است. مقدم داشتن عقل نسبت به احساس می‌تواند مقدمه‌ای برای رسیدن به اهداف و آرزو‌ها باشد و انسان را از پسرفت بازدارد. از جمله نمودهای ناهنجار رفتارهای احساسی در جامعه می‌توان به خودکشی، سرخوردگی بعد از شکستهای عشقی، پشتکار نداشتن در امور شغلی، تعارفات بیش از حد، محبتهای بی‌جا و مضر، وسواس فکری و مشکلات خانوادگی اشاره کرد

8- ندیدن تصویر بزرگ
ندیدن تصویر بزرگ و غرق شدن در امور روزانه زندگی که همیشه در حال تکرار شدن هستند و مشغولیات کم اهمیت، مانعی جدی در برابر افق دید انسان برای مشاهده دوردست‌ها و آرزوهای بزرگ ایجاد می‌کند. افرادی که در لاک روزمرگی خود فرو می‌روند و یک زندگی بی‌حرکت و روتین برای خودایجاد می‌کنندهمیشه در موقعیت فعلیشان باقی می‌مانند و هیچ پیشرفتی در زندگی آن‌ها دیده نمی‌شود