سفر مسلمانان آمریکا با هواپیما ممنوع شد



 
وکلای شماری از مسلمانان تبعه آمریکا، در حال پیگیری موضوع ممنوعیت سفر موکلان خود با هواپیما هستند.
درحالی‌که دولت آمریکا مدعی است قانون به اصطلاح مبارزه با تروریسم را علیه مسلمانان به اجرا درنمی‌آورد، وکلای ۱۵ مسلمان آمریکایی که اقامت دائمی و قانونی در آمریکا دارند، تأکید کردند که موکلانشان در فهرست افرادی قرار گرفته‌اند که نمی توانند بدون اطلاع قبلی از هواپیما استفاده کنند.

"نصرت چودری" از وکلای یكی از این مسلمانان آمریکایی گفت: دولت این فهرست محرمانه را تهیه كرده، و کسانی که نامشان در این فهرست قرار دارد هیچ راهی برای دفاع از خود ندارند.

فهرست ممنوعیت استفاده برخی افراد خاص از هواپیما در آمریکا، در سال ۲۰۰۳ از سوی دفتر کنترل تروریست‌ها وابسته به اف بی آی تنظیم شد، که شامل اسامی ۲۰ هزار نفر است. این افراد از نظر اف بی آی مشکوک به ارتباط با سازمان‌های تروریستی هستند. به گفته برخی منابع، حدود ۵۰۰ نفر از این افراد شهروند آمریکایی هستند.

این ۱۵ شهروند آمریکایی که ۴ نفر آنها از کهنه سربازان ارتش آمریکا هستند، تأکید دارند که هیچ ارتباطی با سازمان‌های تروریستی نداشته اند.

آنها در شکایت‌نامه‌ای دولت آمریکا را به نقض حقوقشان، و ارائه نکردن هرگونه اخطار از سوی دادگاهی عادل پیش از درج نامشان در فهرست، و خودداری از توجیه اتهامات، محکوم کرده اند.

اتحادیه آزادی های مدنی در آمریکا از مسئولان این کشور خواسته است اسامی این افراد را از فهرست خود حذف کند، و یا به آنها فرصتی برای شکایت از این موضوع بدهد.

حکم نماز جنازه غایبانه

سؤال:
نماز جنازه که یک فرض کفایه است، آیا کسی می تواند به صورت غایبانه برای یک میتی نماز جنازه ادا نماید. مثلاً برای میتی که در کشور ایران است، در کشور افغانستان نماز جنازه خوانده شود.
جواب:
برای ادای نماز جنازه حاضر بودن میت لازم است، مگر اینکه مرده ای بدون نماز جنازه دفن شده باشد، در این صورت تا سپری شدن وقت محدودی بر روی قبرش نیز می توان نماز جنازه را ادا نمود. بنابراین نماز جنازه غائباً نزد احناف روا نیست.
و فی عمدة القاری: قد مات من الصحابة خلق کثیر و هم غائبون عنه، و سمع بهم، فلم یصل علیهم، إلا غائبا واحداً و رد أنه طویت له الارض حتی حضره. (عمدة القاری، کتاب الجنائز، باب الرجل ینعی إلی أهل المیت بنفسه: 8/ 22)
لم یکن من هدیه صلی الله علیه وسلم الصلاة علی کل میت غائب، فقد مات خلق کثیر من المسلمین وهم غیّب، فلم یصل علیهم. (زادالمعاد فی هدی خیرالعباد لابن القیم، فصل فی هدیه صلی الله علیه وسلم فی الصلاة علی الغائب.)
و فی الدرالمختار: (و إن دفن) و أهل التراب (بغیر صلاة أو بها بلاغسل أو ممن لا ولایة له (صلی علی قبره) إستحسانا (ما لم یغلب علی الظن تفسخه) من غیر تقدیر، هو الاصح. (الدر مع ردالمختار:2/ 224)

دارالافتای دارالعلوم زاهدان
29/ شوال/ 1432هـ.ق

امام عدل و انصاف، حضرت عمر بن عبدالعزیز


طبق حدیث گهربار رسول الله (صلی الله علیه و سلم) که خداوند در رأس هر سده  هادی و راهنمایی  برای امت من بر می گزیند، لطف الهی شامل حال بشریت گشت و زمام خلافت اسلامی را به دست جوانی غیّور از سلالۀ پاک فاروق اعظم (رضی الله عنه) داد تا باری دیگر مجد و عزّت از دست رفته امت اسلامی را برگرداند.

آری این شخصیت بزرگ اسلام که به حق وی را می توان از معجزه های دین اسلام قلمداد کرد و از او به عنوان "مجدد قرن اول" و نیز "عمر ثانی" یاد می شود، حضرت "عمربن عبدالعزیز" است که در زمره سلسله خلفای اموی خدمات بسیار ارزشمندی به جامعه اسلامی نمود. دوران خلافت او از دوران درخشان تاریخ اسلام است که در برقراری و اجرای عدالت و مساوات زبانزد خاص و عام بود.

ولادت و نسب
حضرت امیرالمومنین، خلیفه راشد، زاهد خداترس، عابد شب زنده دار وعالم با عمل عمربن عبدالعزیز بن مروان بن حکم  بن أبی العاص بن أمیة  بن عبد شمس بن عبد مناف،  در سال 61 هـ.ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود. [سیرت عمربن عبدالعزیز- صلابی]
پدرش، عبدالعزیز بن مروان، بیش از 20 سال امیر مصر بود. روزی ایشان به خدمتگزار خود دستور داد که از پاکیزۀ مالم 400 دینار آماده کن زیرا قصد ازدواج با زنی از خانواده صالح و نیکو را دارم. سپس ایشان از نوۀ عمربن خطاب (رضی الله عنه)، أم عاصم (لیلی)  بنت عاصم بن عمربن خطاب را خواستگاری کرد.
أم عاصم (لیلی) ثمرۀ آن ازدواج مبارکی بود که که حضرت عمر (رض) در شبی از شبها در کوچه های مدینه منوره در حال گشت زنی بود، ناگهان گذرش بر خانۀ پیرزنی افتاد که به دختر جوان خود دستور می داد  که به منظور افزایش شیرها  داخل آنها آب بریزد، اما دختر از این کار امتناع ورزیده و گفت: مادر! مگر خبر نداری که امیرالمومنین از این کار منع کرده است!؟ مادر گفت: آری، اما امیرالمومنین اینجا نیست. دختر جوان با قاطعیت بیشتر پاسخ داد: مادر! دوست ندارم که در ظاهر مطیع دستور امیرالمومنین باشم و در باطن به وی خیانت کنم. حضرت عمر (رضی الله عنه) با شنیدن  این سخن  تعجب کرده و به غلام خود دستور داد  که خانه را به خاطر داشته باش و چون صبح شد از اهل خانه تحقیق کن. پس از تحقیق معلوم شد که دختر جوان و عفیفۀ شب گذشته مجرّد است. لذا حضرت امیرالمؤمنین وی را برای پسر خود عاصم خواستگاری کرده و به عقد وی درآورد، و از این پیوند مبارک دختری به نام "لیلی" متولد شد، که بعدها در ازدواج عبدالعزیز درآمد و از آنان پسری به نام عمر متولد شد، که دنیا از وی به عنوان امام عدل و انصاف، بلکه "عمر ثانی" یاد می کند. [سیرت عمربن عبدالعزیز، صلابی]

دوران خردسالی
حضرت عمربن عبدالعزیز(رحمه الله) دوران رشد و شکوفایی خویش را در مدینه منوره و در جمع اصحاب و یارن رسول الله (صلی الله علیه وسلم) آغاز کرد، و از فضای علمی و معنوی آنجا و ساکنین آن مستفیض گشت.
از سرشت و طبیعت او بود  که با مشایخ و بزرگان مدینه نشست و برخواست می کرد و از رفتن در جلسات جوانان امتناع می ورزید.
اما پس از اینکه پدر بزرگوارش  وفات نمود، عمویش عبدالملک بن مروان  او را با خود برده و با فرزندان خود شریک ساخت، بلکه وی را بر بسیاری از آنان مقدم ساخت. سپس دختر خویش فاطمه را به عقد و نکاح وی در آورد. [سیرت عمربن عبدالعزیز، صلابی، ص 17]
تعلیم و تربیت
"صالح بن کیسان" از سوی پدر عمربن عبدالعزیز برای امر تربیت و آموزش او انتخاب شد. حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) تحت توجهات وعنایات خاص وی پرورش یافت. صالح بن کیسان تمام امورش را زیر نظر داشت. روزی حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) بنا بر مشغولیتی نتوانست برای ادای نماز به مسجد حضور یابد. صالح بن کیسان  از وی علّت را جویا شد. فرمود: با موهایم مشغول شدم. صالح فورا نامه ای برای پدرش نوشت و او را از جریان مطّلع ساخت. به محض رسیدن نامه، عبدالعزیز فورا قاصدی را به سوی وی گسیل داشت و به وی توصیه کرد که بدون هیچ حرفی سر او را بتراشد. قاصد آمد و بدون هیچ حرفی سر او را تراشید. بر اثر همین تعلیم و تربیت صحیح  بود که در همین دوران خردسالی قلبی مالامال از محبت و ترس الهی را در درون  خود داشت.
بالای سرش ز هوشمندی                       می تافت ستارۀ بلندی
در همین دوران کودکی  روزی بیرون خانه شروع به گریستن کرد تا اینکه خبر به مادرش رسید. مادرش شخصی  را پیش  او فرستاد  تا علت را جویا شود؛ او جواب داد: از ترس مرگ می گریم!! زمانی که  خبر به مادر مهربان رسید،  او نیز شروع به گریستن کرد. [سیرت عمربن عبدالعزیز - صلابی- ص17]
علامه سیوطی (رحمه الله) در تاریخ الخلفاء می نویسد: عمربن عبدالعزیز (رحمه الله) قبل از خلافت  نیز بر راه و روش صالحان و نیکان بود. غیر از اینکه ایشان در بهره وری از لذّات  مبالغه می کرد  و از همین جهت بعضی از دوستانش او را عیب می گرفتند. [اما پس از خلافت بطور کلی زندگانی منتفاوت از زندگانی قبل از خلافت را اختیار کرد، چناچه از سیره وی کاملا هویداست.] [تاریخ الخلفاء- سیوطی- ص 229]

فضایل و امتیازات:
1-   شهادت و گواهی رسول الله (صلی الله علیه و سلم):
عباس راشد می گوید: من و آقایم در سفری همراه حضرت عمر بن عبدالعزیز بودیم. در میان راه در محلی اطراق کردیم، زمانی که  حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) خواست برای قضاء حاجتی  خارج شود آقایم به من دستور داد که وی را همراهی کنم. من به دنبال او راه افتادم،  در همین حال مار مرده ای را دیدیم، حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) پیاده شد  وآن را دفن کرد. سپس سوارشده  و به راهمان ادامه  دادیم، ناگهان  صدایی شنیدیم  که می گفت: یا خرقاء!  یا خرقاء!  به چپ و راست خود نگریستیم  اما کسی را ندیدیم، سپس حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) به سخن آمده گفت:  ای هاتف! تو را به ذات یکتا سوگند می دهم  که اگر قابل مشاهده ای خود را به ما  بنمایان، و اگر نه  بگو: خرقاء کیست؟
هاتف گفت: خرقاء آن ماری است  که فلان جا دفنش کردید. پس همانا من از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) شنیدم  که روزی برای خرقاء گفت: ای خرقاء در سرزمینی بی آب وعلف خواهی مرد و تو را بهترین مومن اهل زمین  آن زمان دفن خواهد کرد.
سپس حضرت عمر بن عبد العزیز (رحمه الله) گفت: خداوند بر تو رحم نماید، تو کیستی؟ گفت: من از جملۀ 9 نفری هستم که با رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در این وادی بیعت کردند.[سیرت عمربن عبدالعزیز- صلابی – ص 55]
2-  گواهی عمر بن خطاب (رضی الله عنه):
حضرت عمر بن خطاب (رضی الله عنه) می فرماید: إن من ولدی رجلا بوجهه أثر یملأ الأرض عدلاٌ. ترجمه: از نسل من مردی خواهد آمد که بر پیشانی خود نشانی دارد و زمین را از عدل و داد پر می سازد.
3-  ذکر او در کتب سابق:
حضرت خالد ربیعی (رحمه الله) می فرماید: در تورات خواندم که آسمان و زمین  چهل سال بر حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) گریستند. [سیرت عمر بن عبدالعزیز-  صلابی-  ص75]
4- ادای احترام راهب:
روایت شده  که روزی عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) از کنار صومعه راهبی گذر نمود. راهب بر خلاف  معمول سابقش از صومعه خارج شده و به سمت وی شتافت، سپس به وی گفت: آیا می دانی چرا من به خاطر تو از عبادتگاهم خارج شدم؟ عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز گفت: نه!. راهب جواب داد: بخاطر حق پدرت! همانا ما او را از ائمه عادل، و به منزله ماه رجب از ماههای حرام می شماریم.

استانداری مدینه منوره:
حضرت عمر بن عبدالعزیز در ربیع الاول سال 87 هـ. ق در سن 25 سالگی از طرف ولید بن عبدالملک به عنوان استاندار مدینه منوره منصوب شد. وی بلافاصله پس از انتصابش شورای ده نفری متشکّل  از فقهاء و دانشمندان مدینه منوره را تشکیل داد، و پس از آن در طول مدت انتصابش تمام امور مدینه را زیر نظر همین شورا انجام داد. [سیرت  و مناقب عمربن عبدالعزیز، ص 57]

خلافت
سلیمان بن عبدالملک [پسر عموی عمربن عبدالعزیز]  در حالی واپسین روزهای حیاتش را می گذراند که فرزندی شایستۀ خلافت را نداشت؛ لذا نزدیکان و مشاوران او  تصمیم گرفتند حضرت عمر بن عبدالعزیز را با توجه  به تجربه کاری و لیاقتش به امر خلافت بگمارند. پس از اینکه سلیمان وفات کرد و مراسم تجهیز و تکفین  انجام گرفت، حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) بر آن نماز خواند. پس از فراغت از مراسم تجهیز و تکفین ناگهان  ایشان سر و صدایی را از اطراف  احساس کرد. عرض کرد: چه خبر است؟ گفتند: مرکب مخصوص خلافت را برای شما حاضر کرد. فرمود : دابتی أوفق لی (الاغم برایم بهتر است.) سپس سوار بر الاغ شده  به طرف مسجد به راه افتاد، بالای منبر رفته، عرض کرد:ای مردم! همانا من بدون خواسته و ارادۀ قلبی ام با امر خلافت مواجه شده ام و من از بیعتی که شما با من کردید شما را آزاد می گذارم، پس بروید و برای خود خلیفه ای انتخاب نمائید.
اما مردم همه با یک صدا فریاد زدند: قد أخترناک یا أمیرالمومنین و رضینا بک.
عمربن عبدالعزیز پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) خطبه ای ایراد فرمود که در فرازی از آن آمده است:
«یأیها الناس! من أطاع الله وجبت طاعته، ومن عصی الله فلا طاعة له؛ أطیعونی فی ما أطعتُ الله، فإذا عصیتُ فلا طاعة لی علیکم.» (ای مردم! کسی که خدا را اطاعت کرد، اطاعت از وی لازم است، اما کسی که خدا را نافرمانی کرد، فرمانبری از وی نیست.) [سیرت و مناقب عمر بن عبدالعزیز، ص 85]
دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز گر چه از نظر زمانی کوتاه، و از دو سال و پنج ماه تجاوز نمی کند، اما ایشان توانست در این مدت کوتاه با تأسّی از شیوه های حکمرانی و حکومتمداری جد أمجد خویش حضرت فاروق أعظم (رضی الله عنه) به موفقیتهای بزرگی نایل شود، و باری دیگر امت اسلامی را از جور و ظلم زورگویان و حکمرانان خودکام رهایی بخشد و مرهمی بر زخم دیرینۀ آنان بپاشد، و بیت المال مسلمین را که مجموعه درهم و دینارهای آنان بود و به شعراء پیشه ور، چاپلوسان درباری و ندیمان خودفروخته اختصاص داشت، سامان دهد تا جائی که در قلمرو خلافت اسلامی نیازمندی برای برای أخذ زکات و صدقات مسلمین یافت نمی شد.
اما بدون تردید راز موفقیت ایشان در حکومت مداری بکارگیری شیوه های حکومت مداری حضرت فاروق (رضی الله عنه) بود. چنان که ایشان در آغازین روزهای خلافش طی نامه ای به حضرت سالم بن عبدالله بن عمر(رضی الله عنهم) چنین می نویسد: نامه ها، قضایا و سیرت جد بزرگوارم را برایم بفرست تا بر اساس آن خلافت خود را پایه ریزی کنم. [صفة الصفوة، ج 2، ص622]

صفات و ویژگیها:
حضرت عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) گر چه در دوران نوجوانی خویش چون سایر جوانان و همسالان خویش محبت خاصی با خوشگذرانی و لذایذ دنیوی داشت، اما هیچ وقت از حد نگذشته و حدود الهی را پایمال نکرد، بلکه از همان دوران خردسالی در پی کسب صفات صالحین و نیکان بود. چنانکه روزی با کنجکاوی خاصی پیش مادرش آمده عرض کرد: یا أم! أحب أن أکون مثل خالی (مادر! می خواهم مثل دایی ام (عبدالله بن عمر) بشوم.)
1 -  شدت خوف الهی
یکی از ویژگیهای بزرگ حضرت عمربن عبدالعزیز (رحمه الله) خوف و ترس الهی بود. و این نتیجه ایمان  قوی و راسخ  او بود که توانست در اوج جوانی، خود را از دسایس شیطانی برهاند و به خدا وصل نماید.
حضرت عطاء (رحمه الله) می فرماید: عمربن عبدالعزیز هر شب فقهاء را جمع کرده به یاد موت، قیامت و آخرت می پرداختند. [سیر أعلام النبلاء، ج5، ص83]
2- زهد:
بدون تردید عمربن عبدالعزیز از خلال زندگی اش  با قرآن و تفکرش در این دنیا دریافته بود که همانا دنیا سرای آزمایش و امتحان است، بلکه مزرعه آخرت است، بنابراین ظاهر و باطن خود را تسلیم خداوند کرده و راه زهد و پارسایی را در پیش گرفت.
مورخین می نویسند: هر روز از صبح تا شام دو درهم بر اهل و خانواده اش خرج می کرد، و لباسی که به تن داشت خیلی زبر و کلفت بود.
حضرت مالک می فرماید: خوشبوئی را برای بیت المال آورده بودند، عمربن عبدالعزیز بینی اش را گرفت تا مبادا به مشامش برسد.[ سیر أعلام النبلاء، ج5، ص82]
3 - تواضع و فروتنی:
این صفت یکی دیگر از ویژگیها و خصایص حضرت عمربن عبدالعزیز (رحمه الله) بود که نمونۀ  بارز آن در دوران زندگی پس از خلافت کاملا هویداست.
حضرت عمرو بن مهاجر می گوید: روزی عمربن عبدالعزیز به من گفت: هنگامی مرا دیدی که از حق اعراض کردم پس دستت را به گریبانم فرو برده و فشار بده، سپس بگو: چه کار میکنی ای عمر!؟.[صفة الصفوة، ج2، ص 122]
عمر بن عبدالغزیز در کلام بزرگان:
بسایری از محدثین بر آن رفته اند که مهدی موعود حضرت عمربن عبدالعزیز است. چنانچه از حضرت حسن (رض) روایت شده است: اگر مهدی باشد او عمربن عبدالعزیز است و اگرنه مهدی نیست مگر عیسی بن مریم. [سیرت و مناقب عمربن عبدالعزیز، ص91]
حضرت سفیان ثوری (رحمه الله) می فرماید: خلفای راشدین پنج تا هستند؛ ابوبکر، عمر، عثمان، علی و عمربن عبدالعزیز.[ سیرت و مناقب عمربن عبدالعزیز،ص 91 ]
امام احمد بن حنبل (رحمه الله) می فرماید: اگر مردی را دیدی که با عمربن عبدالعزیز محبت می کند، پس بدانید که در او خیر و خوبی است إنشاء الله.
حضرت أنس بن مالک (رحمه الله) می فرماید: امامی را مشابه تر در نماز با رسول الله (صلی الله علیه وسلم) از این امامتان (عمربن عبدالعزیز) ندیدم. [سیرت و مناقب عمربن عبدالعزیز، ص 91]

وفات:
سیدنا عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) پس از دو سال و پنج ماه خلافت عادلانه، که تاریخ امت اسلام پس از دوران خلافت خلفای راشدین مانند آن را به خود ندیده است، در سال 101 هـ. ق جهان فانی را وداع گفت. إنا لله و إنا إلیه راجعون.


منابع:
-  سیرت عمربن عبدالعزیز، دکتر صلابی؛
- سیرت و مناقب عمر بن عبدالعزیز، علامه ابن تیمیه؛
- تاریخ دعوت و اصلاح، ج1، علامه سید ابوالحسن ندوی؛
- سیر أعلام النبلاء، ج 5 ، علامه ذهبی؛
- صفة الصفوة، عبدالرحمن بن جوزی؛
- تاریخ الخلفاء للسیوطی.

تشرف 70 هزار ایتالیایی به دین اسلام



اتحادیه جوامع اسلامی ایتالیا (UCOI) از تشرف 70 هزار ایتالیایی به دین مبین اسلام خبر داد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اسلامی عربستان(IINA)، این میزان تغییر مذهب به دین اسلام دركشور ایتالیا امری بی‌سابقه بوده كه تحت تأثیر بحران ارزش‌ها در این كشور و همچنین بحران اقتصادی روی داده است.

اتحادیه جوامع اسلامی ایتالیا عنوان كرد: در این میان آن‌چه بیش از همه غافلگیركننده و تكان‌دهنده است، تعداد ایتالیایی‌هایی است كه برای مطالعه و آموختن اسلام به مساجد مراجعه می‌كنند.

با توجه به اینكه مسلمانان ایتالیا را 150 هزار ایتالیایی‌الاصل و 1 میلیون مسلمان مقیم ایتالیا تشكیل می‌دهند، تشرف این تعداد ایتالیایی رقم قابل توجهی محسوب می‌شود.


گردهمایی تازه مسلمانان در هلند

مسجد عمر فاروق شهر اوترخت هلند در روز دوشنبه (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱) شاهد فعالیت های انجمن ملی، بین مسلمانان جدید برای پنجمین سال متوالی بود. در این جلسه گزارش هایی از مذاکرات حقوق بشر در مورد گسترش تبعیض علیه مسلمانان ارائه شد. ۱۵ نفر نیزبه دین مبین اسلام پیوستند.

در این نشست بیش از ۱۵۰۰ نفر که دو سومشان زن بودند مشارکت داشتند. این جلسه توسط مؤسسه “شناخت اسلام” و “انجمن ملی مسلمانان جدید” سازمان دهی می شود و اعضای این دو مؤسسه از تازه مسلمانان هستند.

رییس انجمن یعقوب ون دیر بلوم گفت که هدف از گردهمایی، تبادل تجربیات بین مسلمانان جدید در برابر مواجه شدن با مشکلات خانوادگی، حرفه ای و آموزش وپرورشی برای این گروه از جامعه است، و افزود: برگزارکنندگان برای دعوت تازه مسلمانان باتجربه حریص بودند، تا این جلسه پر بارتر باشد و تازه مسلمانان حرف همدیگر را بشنوند.

دیر بلوم بیان کرد که تازه مسلمانان به این گرده همایی آمده اند تا اسلام آوردنشان را به خانواده هایشان نشان دهند، و افزود”ما میخواهیم ترسی که بعد اسلام آوردن فرزندانشان به آن ها دست می دهد را از بین ببریم”.

در این نشست امام دانمارکی “عبدالواحد پدرسن” که سی سال پیش اسلام آورده، امام مسجد مسلمانان اروپا در آمستردام “رونالد کرون” که ۱۰ سال پیش اسلام آورده ، خواننده مشهور رپ بین جوانان مسلمانان غرب “مسلم بلال” و دکتر “جمال بدوی” کانادایی (مصری الاصل) حضور داشتند.

یاسین الفورقانی امام جوانی که رابطه نزدیکی با تازه مسلمانان دارد اشاره کرد که تازه مسلمانان سریع به گروه های سلفی جذب می شوند و خیلی سریع با خانواده هایشان اختلاف پیدا می کنند و گفت: “این جذب بیشتر در دهه هشتاد و نود در بین گروه سلفی ها وجود داشت و جایگزینی برای این گروه وجود نداشت، ولی الان با انتشار گروه های میانه این وضعیت تغییر کرده است. وافراد جامعه احساس نیاز به دینی می کنند که بتواند در کنار کارهای دینی به کارهای اجتماعی نیز بپردازند”.

در مورد اینکه آمارها نشان می دهد اکثر تازه مسلمانان زنان هستند گفت: این درست است زیرا زنان غیر مسلمان با آشنایی اسلام و شناخت اسرار این دین، خودشان را با آن وفق می دهند.

در این جلسه ۳ مرد و ۱۲ زن اسلام آوردند. بنا به آمارهای غیر رسمی تعداد تازه مسلمانان در هلند رو به افزایش است نزدیک ۱۵هزار مسلمان در این کشور زندگی می کنند.

با توجه به گزارش صادر شده از سازمان عفو بین الملل، مسلمانان هلندی علی الخصوص تازه مسلمانان در زمینه تحصیل و بازار کار مورد تبعیض نژادی قرار می گیرند.

این سازمان به منع ورود دانشجوی با حجاب به مدرسه کاتولیک در هلند و اینکه قوانین منع تبعیض در زمینه کار در هلند اجرا نمی شود، اشاره کرد.

منبع: الجزیره

حجاج با تله کابین جابجا می شوند

مقامات عربستان سعودی در جدیدترین طرح خود برای حل مشکل ترافیک در موسم حج تمتع، از احتمال ساخت تله کابین برای جابجایی حجاج سخن گفته اند.

 کمیته‌ی حمل‌ونقل عمومی مکه‌ی مکرمه که به‌دستور “خالدالفیصل” رییس کمیته‌ی مرکزی حج عربستان و رییس شورای عالی نظارت بر تردد و جابه‌جایی حجاج تشکیل شده است و دستگاه‌ها و اداره‌های مرتبط با حمل‌ونقل عمومی در حج عضو آن هستند، وارد فاز نهایی مطالعه و بررسی، درباره‌ی امکان استفاده از فن‌آوری حمل‌ونقل معلق (تله‌کابین) در مکه‌ی مکرمه و میزان کارایی و مفید بودن آن برای حل مشکلات حمل‌ونقل در موسم حج و عمره شد.

این درحالیست که “قطب” یکی دیگر از مسؤولان عربستان، بر استفاده از فن‌آوری حمل‌ونقل معلق برای غلبه بر موانع جغرافیایی شهر مکه‌ی مکرمه در چارچوب دستور پادشاه و ولیعهد عربستان به‌منظور رفع هرگونه مانع خدمت به حجاج بیت‌الله‌الحرام و فراهم شدن زمینه‌ی آرامش و راحتی آن‌ها و استفاده از تمام امکانات و شیوه‌های علمی و فن‌آوری در این زمینه تأکید کرد.

 وی بیان کرد: عناصر اصلی حمل‌ونقل معلق به سهولت قابل نصب است، به‌طوری که این سیستم از کابین‌ها، کابل‌ها، موتور، برج‌ها و ایستگاه‌هایی برای سوار شدن تشکیل شده است.

این مقام عربستانی همچنین گفت: مرکز مطالعات حج و عمره، دو نوع فن‌آوری حمل‌ونقل معلق را برای اجرا در مکه‌ی مکرمه بررسی کرده است که ۱۲ خط احتمالی را برای تمام مسیرها شامل می‌شود.

قطب اظهار کرد: مطالعه و توصیه‌های مطرح‌شده شش پیشنهاد برای خطوط حمل‌ونقل معلق (تله‌کابین) را مشخص کرده است که دربرگیرنده‌ی اتصال ایستگاه «کدی» در منطقه‌ی حرم (مسجدالحرام) به طول دو کیلومتر و ۳۰۰ متر بدون ایستگاه‌های میانی از طریق یک مسیر و همچنین ایجاد دو مسیر برای اتصال ایستگاه «الرصیفه» در منطقه‌ی حرم که یکی از آن‌ها به طول سه کیلومتر و ۲۰۰ متر بدون ایستگاه‌های میانی و مسیر دیگر موازی جاده‌های منتهی به حرم شریف مکی است.

رموز دستیابی به خواب راحت و آرام

    سایت مجله ریدرزدایجست در دو مقاله جداگانه، راهکارهایی را برای دستیابی به خواب راحت و عمیق ارائه کرده است که در زیر تعدادی از آنها را مرور می کنیم:

۱- وسایل اضافی را از اتاق خواب بیرون ببرید.

وسایلی از قبیل تلویزیون و کامپیوتر را در اتاق خواب نگه ندارید. اینها پرت کننده حواس هستند و نور ساطع شده از صفحه نمایش آنها باعث قطع ترشح ملاتونین در بدن می شود و خواب شما را مختل می کند.

۲- از نورهای تیره و ضعیف استفاده کنید.

نورهای روشن و تند حالت بیداری را در شما تحریک می کند. به محض رسیدن زمان خواب، از نورهای تیره استفاده کنید و اگر در طول شب نیاز دارید که برخیزید، از لامپهای کوچک یا چراغ قوه استفاده کنید. همچنین اگر قصد مطالعه قبل از خواب دارید نیز از نورهای ضعیف استفاده کنید.

۳- مواظب مسکن ها باشید.

خیلی از مردم قبل از خواب مسکن هایی مصرف می کنند که حاوی کافئین است، بدون آنکه از این موضوع خبر داشته باشند. به عنوان مثال اکسدرین دارای ۶۵ میلی گرم کافئین است که مصرف دو عدد از آن معادل نوشیدن یک فنجان قهوه است.

۴- تأثیر ارتباطات روزانه

در مورد یک مرد، با دانستن اینکه وی شب را چطور خوابیده است، تا حد زیادی می توان خلق و خوی فردای وی و نحوه برخورد با همسرش را پیش بینی کرد و در مورد یک زن، اینکه وی روز خود را با همسرش چطور سپری کرده است، روی خواب شبانه اش تأثیر می گذارد.

۵- تنفس عمیق را امتحان کنید.

اگر تنفستان آرام باشد، ذهنتان نیز آرام خواهد شد. هنگامی که در بستر دراز کشیده اید، سعی کنید به این شیوه نفس بکشید: چهار ثانیه دم، چهار ثانیه بازدم، چهار ثانیه توقف تنفس و این روال را تکرار کنید.

۶- یک نوشیدنی گرم بنوشید.

این عقیده رایج که نوشیدن شیر به علت دارا بودن تریپتوفان به خواب شما کمک می کند، اشتباه است. واقعیت این است که هر نوشیدنی گرم با بالا بردن درجه حرارت بدن شما و آرام بخشیدن به بدن، به خواب راحت کمک می کند.

۷- برای خوابتان زمان بندی داشته باشید.

سر موقع بخوابید تا به الگوی خواب مناسب دست پیدا کنید. خوابیدن در یک زمان مشخص هنگام شب و بیدار شدن در زمان معین هنگام صبح، باعث می شود بدن شما به این روال عادت کند و این یعنی اینکه بیخوابی شما را آزار نخواهد داد.

۸- استفاده از مکمل ها

قبل از خواب، کلسیم و منیزیم مصرف کنید. منیزیم باعث آزادسازی کلسیم در بدن می شود که آن هم به نوبه خود باعث آرامش ماهیچه ها و راحتتر شدن خواب شما می شود.

۹- به ساعت نگاه نکنید.

فکرکردن به اینکه تا زمان مقرر برای بیداری تان چه مدت مانده مانده است، تنها باعث برانگیختگی و پریشانی بیشتر شما می شود. گذر زمان را نادیده بگیرید و سعی کنید آرام و ریلکس باشید.

۱۰- قهوه ننوشید.

از ساعتی قبل از غروب، کافئین مصرف نکنید. مدت زمان باقی ماندن اثر کافئین در افراد مختلف تفاوت دارد. اگر شما در خوابیدن مشکل دارید، از مصرف مواد محرکی مانند کافئین بعد از ساعت ۳ عصر خودداری کنید. در این صورت مشکل کمتری در خوابیدن خواهید داشت.

۱۱- قرص ملاتونین بخورید.

ملاتونین یک هورمون طبیعی است که بدن انسان در طول شب تولید می کند. بدن انسان به صورت طبیعی این هورمون را می سازد، اما گاهی اوقات به مقدار بیشتری نیاز داریم. اگر برای خوابیدن مشکل دارید می توانید زیر نظر پزشک و با رعایت شرایط، گاهی از این قرص استفاده کنید.

ممنوعیت فروش مشروبات الکلی در یکی از استان‌های ترکیه


یکی از استانداری های کشور ترکیه با صدور بخشنامه ای فروش و مصرف مشروبات الکلی در اماکن عمومی این استان را ممنوع اعلام کرد. استانداری آفیون کارا حصار ترکیه باصدوربخشنامه ای فروش و مصرف مشروبات الکلی در اماکن عمومی منجمله محل های پیک نیک و تفریحی این استان را ممنوع اعلام کرد.استانداری آفیون کارا حصار دلیل این تصمیم را رفاه و راحتی جامعه و جلوگیری از تصادفات رانندگی اعلام کرد.

بر اساس بخشنامه مذکور کسانی که این مسئله را رعایت نکنند 82 لیره ترک جریمه می شوند. پیش از این آقای رجب آک داغ وزیر بهداشت ترکیه گفته بود که دولت علاوه بر معضل سیگار باید با مسئله مشروبات الکلی نیز مبارزه کند.

منبع: اخبار جهان اسلام

اسلام و جهان

سرگذشت اسلام آوردن خدمت‌كار کليسا

داستان اسلام آوردن من از زمانی شروع می‌شود که ده سال بیش سن نداشتم و در دبستاني در مصر درس می‌خواندم. معلم دروس دینی‌ مرا ازشرکت دردروس اسلامی منع می‌کردکه البته این ازنظر قانونی امر موجهی بود چون در مقابل، مسلمانان نیز اجازة شرکت در دروس مسیحیان را نداشتند، البته من به مقتضای سنی و کنجکاوي‌ام از این امر متعجب بودم؛ به‌همين‌‌خاطر به نزد مدیر مدرسه رفتم و از او خواستم که به من اجازه دهد در کلاس‌های درس اسلامی مسلمانان شرکت كنم. او مخالفت کرد، اما من اصرار ‌كردم؛ چون می‌خواستم بدانم که مسلمانان چه عقيده و باوري دارند. سرانجام  مدیر موافقت کرد، مشروط بر اينكه كسي از این موضوع مطلع نشود؛ چون بسیاری از ناظمان مدارس ما خواهران روحانی بودند، نمی‌خواست آنها با خبر شوند. از آن روز به بعد من دردروس تربیت اسلامی شرکت می‌کردم و حتی برخي مواقع بعضی ازآیات قرآن راحفظ مي‌كردم و غافل از هر چیز این آیات را در خانه، زیر لب زمزمه می‌کردم تا اینکه روزی پدرم متوجه شد و از من پرسید: چه مي‌خواني؟ گفتم: قرآن می‌خوانم و از معلم قرآنم تقلید می‌کنم. پدرم از موضوع با خبر شد و به مدیر مدرسه شکایت وازشركت درکلاس‌های تربیت اسلامی ممانعت كرد.پس از آن،پدرم درخانه برایم كلاس تعليم مسيحيت گذاشت.البته برای این کارش دلایلی داشت؛ چون من از یک خانوادة مذهبی ارتودوکس بودم که پدربزرگم دارای منصبی بزرگ در کلیسا بود و عمویم معاون مطران در کلیسا بود [در مصر به رئیس اسقف‌ها مطران می‌گویند.] و پسرعمویم کاهن یکی از کلیساها بود و دایي‌ام در یکی از دَیرها [صومعه‌ها] سکونت گزیده بود؛ به‌همين‌دليل پدرم سعي مي‌كرد من به‌طورکامل طبق آيين مسیحیت تربيت شوم. تا سن پانزده‌سالگی که به‌طور رسمی خادم کلیسا شدم، تحت مراقبت او بودم. من در داخل هیکل [معبد] با کاهن اصلی عبادت می‌كردم. در سن هجده‌سالگی دوران دبیرستان را به پایان رساندم و به دانشکده مهندسی راه يافتم. در این‌جا بود که به دور از امر و نهی‌های پدر، با اسلام بیشتر ارتباط برقرار كردم. در دانشگاه با دوستان مسلمان و مسیحی زیادی آشنا شدم. ما در مورد امور دین با هم گفت‌وگو می‌کردیم و بدون هیچ تعصبی به تبادل افکار و آرا می‌پرداختیم. معمولا بعد از هر مباحثه‌اي به کتابخانه می‌رفتم و به مطالعة کتبی در موضوع مسیحیت و اسلام مي‌پرداختم. روزگاربدین منوال گذشت تااین‌که ازدانشگاه فارغ‌التحصیل شدم و بلافاصله روانه بازار کار و در شرکتی مشغول به کار شدم. روزی به‌طور اتفاقی برنامة تفسیر شیخ محمد متولی الشعراوی رحمه‌الله را از تلویزیون دیدم. در این برنامه، شیخ آیه‌ای از سورة نساء را تفسیر می‌کرد که خداوند می‌فرماید: «یا أهل الکتاب لاتغلوا فی دینکم ولاتقولوا علی الله إلا الحق إنما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته ألقاها إلی مریم وروح منه فآمنوا بالله ورسله ولاتقولو ثلاثة إنتهوا خیرا لکم إنما الله إله واحد سبحانه أن یکون له ولد له ما فی السموات وما فی الأرض وکفی بالله وکیلا» اين آيات تأثير ژرفي بر من نهاد و به تفسیر آنها گوش فرا ‌دادم. چون با اسلام آشنا شده بودم، از کشیش‌ها، اسقف‌ها و  پدربزرگم می‌پرسیدم: چرا می‌گوییم: مسیح پسر خداست؟ و در نماز می‌گوییم او خود خداست؟ اگر این‌گونه است چرا خداوند قبل از مسیح به زمین نیامده است؟  اما هرگز پاسخي نمي‌شنيدم و بلكه مي‌كوشيدند طرح اين سؤال‌ها را از ذهنم پاك كنند. در سن بیست‌وهفت‌سالگی به دارالافتای مصر در الازهر رفتم و رسما اسلام آوردن خود را ثبت کردم. و چون خبر به خانواده‌ام رسید، مرا به یکی از صومعه‌های دوردست به مدت شش‌ماه تبعيد كردند. آنها مرا تهدید کردند كه اگر از طرح اين‌گونه سؤالات دست بر ندارم، به‌طور تنبيه مجبور خواهم بود پس‌ماندة غذاي راهبان را بخورم و نظافت‌چي ‌آنها باشم. علاوه‌براين انجام کارهای طاقت‌فرسا و تحمل توهین‌ها نیز جزء اين تنبيهات بود. من تصمیم گرفتم در نهان به عبادت خداوند سبحان بپردازم و در ظاهر وانمود كنم که پيرو دین آنها هستم،تابدين‌گونه دست از سرم بردارند. سرانجام پدرم از من خواست به یکی از كشورهاي عربی سفر و در غربت زندگی كنم، تا تحت تأثير گروه‌های افراطی اسلامی در مصر قرار نگيرم. من بدون تردید به مسافرت رفتم و به یکی از جمعیت‌های اسلامی در آن کشور عربی مراجعه کردم و به‌طور رسمی اسلامم را ثبت كردم. پس از اين، همواره از آتش خشم خانواده‌ام گریزان بودم. در این مدت تعقيب و گريز، از نظر مالی نیز در مضیقه بودم تا اینکه الحمدلله درجایی مستقر شدم و خوشبختانه کاری پیدا کردم و مشغول شدم. از آن هنگام سوگند خوردم که تمام کارهایم را برای اعلای کلمة اسلام انجام خواهم داد. به لطف خداوند شركتي تأسیس كردم که خودم آن را اداره مي‌كنم. در عرصة تبلیغ و دعوت سایتی را جهت پاسخ‌دهي به شبهات مسيحيان راه‌اندازي كردم و در این مدت به تحقیقاتم در مورد دین اسلام نيز ادامه دادم تابتوانم درمناظره‌هابه اندازه کافی اطلاعات داشته باشم؛خوشبختانه دراین مدت بسیاری از برادران به دست من مسلمان شده‌اند. این خلاصه‌ای از مسیر ایمانی‌ام بود که طی این سال‌ها پشت سر گذاشته‌ام و در این مدت به لطف الهی توانسته‌ام از آزمایش‌هاي ایمانی سربلند بیرون بیایم.

نماز جمعه مایه وحشت استکبار است

امام جمعه مسجدمکی اهل سنت زاهدان گفت:نمازجمعه موجب استحکام وحدت مسلمین ومایه وحشت استکبار جهانی است. به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا)ازسیستان وبلوچستان،مولوی"عبدالحمیداسماعیل زهی" در خطبه های نمازجمعه این هفته مسجد مکی اهل سنت زاهدان اظهارداشت: روزجمعه دردین اسلام روزی مقدس و تاثیرگزار است و بسیاری از اتفاقات مبارک در روز جمعه رخ داده است.

وی افزود: به رغم تصور غلط برخی افراد روز جمعه تنها برای تفریح و استراحت و انجام امور جانبی نیست بلکه مهمترین عمل در روز جمعه رفتن به نماز جمعه است.

خطیب جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان ادامه داد: فریضه مهم نماز جمعه مورد تاکید شریعت و سنت نبوی است و بر هر مسلمانی فرض است که تابع شریعت و سنت حضرت رسول اکرم(ص) باشد.

وی افزود: فردی که نسبت به سنت نبوی غفلت کند همانند گوسفندی است که از گله خود دور بماند و این گوسفند لاجرم نصیب گرگ خواهد شد.

مولوی اسماعیل زهی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر لزوم حفظ پوشش اسلامی از سوی همگان به ویژه زنان جامعه اسلامی اظهار داشت: زن مسلمان نباید با زینت آشکار و پوشش نامناسب در سطح شهر و مقابل دید نامحرم حاضر شود زیرا این کار عفت و حیا را خدشه دار می سازد.

وی تاکید کرد: حیا شاخه ای بزرگ از درخت تنومند ایمان است و بر هر مسلمانی اعم از زن و مرد واجب است که در رعایت حیا و عفت عمومی تلاش داشته باشند.

وی افزود: برخی تقلیدهای غلط از برنامه های ماهواره ای موجب شده تا زمینه این مسایل در جامعه بروز یابد اما باید توجه داشت که همین برنامه های ماهواره ای غرب صدای خود غربیان را نیز درآورده است.

مولوی اسماعیل زهی ادامه داد:ارزش زن برخلاف آنچه که درماهواره هاتبلیغ می شوددربرهنگی و بی حیایی نیست بلکه در کسب علم و دانش و اخلاق است.

وی افزود: زن نمونه و مترقی، زنی است که حضرت زهرا (س) و عایشه صدیقه (رض) را الگو و اسوه خویش قرار داده است و  ضمن رعایت اخلاق و حیا حضوری مثبت و سازنده در جامعه ایفا می کند.

زکات اعضای بدن

   امام غزالی (رح) می فرماید:

« برهرعضوی ازاعضای بدن زکاتی است که ادایش واجب می باشد:

- زکات قلب، تفکر در عظمت خدا و حکمت و قدرت او و نعمت ها و رحمت اوست؛

- زکات چشم، نگریستن به مخلوقات خدا و دیدن مقدرات او وعبرت گرفتن از آن ها و نیز فرو بستن چشم از محرمات او می باشد؛

- زکات گوش، استماع هر آن چه که سبب نجات است؛

- زکات زبان، نطق به آن چه سبب تقرب به خداست؛

- زکات دست، دست کشیدن از منکرات و بدی ها و به کارگیری آن در امور خیر می باشد؛

- زکات پا، گام برداشتن در مسیری که صلاح قلب و سلامت دین در آن است».

زنگ خطری که مجردها نمی‌شنوند!

دختر و پسرهای زیادی هستند که گمان می‌کنند تنها وجود عشق و علاقه برای ازدواج کافی است ولی گاهی همین عشق مانع شناخت درست می‌شود و چشمان دو طرف را کور می‌کند. اما اگر خود شما یا یکی از نزدیکانتان تا به حال عاشق شده‌باشید اذعان می‌کنید که آدم عاشق خیلی عقلانی تصمیم نمی‌گیرد و خیلی سخت می‌تواند منطقی باشد.

در اینجا قصد داریم به شما کمک کنیم حتی اگر عاشق هم هستید چشمانتان را باز کنید و از تمام اشتباهات پیش از ازدواج آگاه شوید.

 فردا عوض می شود 

این یکی از رایج‌ترین اشتباهات است، خیلی از زوج‌های جوان تنها به این امید با هم ازدواج می‌کنند که فکر می کنند در آینده یکدیگر را تغییر می دهند. اگر رفتارهای حال حاضر فردی را نمی‌پسندید و با آن‌ها راحت نیستید مطمئن باشید در زندگی آینده هم این مشکلات را خواهید داشت. در دوران آشنایی به روحیات، شخصیت، عادت‌ها، مهارت‌های ارتباطی، وضعیت ظاهری فردمقابل خوب دقت کنیدومطمئن شویدمی‌توانیدبا چنین ویژگی‌هایی راحت کنار بیایید.

 عشق در یک نگاه

اگر با یک نگاه عاشق شده اید بدانید که این دلیل خوبی برای ادامه دادن احساساتتان نیست. انتخاب شما اشتباه است چون بیشتر بر زیبایی‌‌های ظاهری تاکید دارد تا شخصیت فرد. زیبایی می‌تواند مثل جرقه آتش رابطه را روشن کند ولی تنها یک شخصیت خوب می‌تواند آتش رابطه را روشن نگه دارد. یادتان باشد ۴ ویژگی شخصیتی وجود دارد که باید حتما در طرف مقابل چک کنید:

الف) فروتنی:آیااین فردعقیده داردکه «انجام کاردرست»خیلی مهم‌تر از آسایش شخصی است؟

ب) مهربانی: آیا این فرد از کمک کردن به دیگران لذت می‌برد؟ چگونه با دیگران برخورد می‌کند؟ آیا سعی می‌کند برای دیگران خوشایند باشد؟ آیا علاقه‌ای به کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه دارد؟

ج) مسئولیت‌پذیری: تا چه حد می‌توان روی حرف‌های او حساب کرد؟ اگر بگوید کاری را انجام می‌دهد، می‌توان مطمئن بود؟

د) خوشحالی: چقدر از خودش راضی است؟ آیا از زندگی‌اش لذت می‌برد؟ آیا به لحاظ عاطفی و هیجانی ثبات دارد؟

در نهایت از خودتان بپرسید: دوست دارید بیشتر شبیه این آدم شوید؟ آیا دوست دارید فرزندتان بیشتر شبیه این آدم باشد؟

 نیازهای شما را درک نمی‌کند 

زن‌ها و مردان هرکدام احتیاجات عاطفی خاصی دارند و معمولا این مردان هستند که نمی‌توانند این نکته را درک کنند، البته در بعضی از فرهنگ‌ها تلاش بسیاری می‌شود که به مردان نیازهای عاطفی زنان را یاد دهند و راه خوشحال کردن زنان را بیاموزند.

 فقط از او بدتان نمی آید 

انتخاب شما اشتباه است چون شما او را کاملا نپسندیده اید فقط از سر ناچاری به او رضایت داده اید. از خود بپرسید: «آیا من این فرد را تحسین می‌کنم و به او احترام می‌گذارم؟» دقت کنید چیزهایی که باید شما را تحت تاثیر قرار دهد ویژگی‌هایی چون خلاقیت، صداقت و راسخ بودن و… است نه عناصر ظاهری و فیزیکی. همچنین از خودتان بپرسید: «آیا من به این فرد اعتماد دارم؟» که می‌تواند این معنا را داشته‌باشد که «آیا این فرد به لحاظ عاطفی ثبات دارد؟ آیا می‌توانید با خیال راحت به او تکیه کنید؟»

 خود سانسوری می کنید

انتخاب شما اشتباه است چون نمی توانید به‌راحتی همه چیز را به او بگویید. هر چیز آزاردهنده کوچکی که برای شما در رابطه وجود داشته ‌باشد باید درباره آن با طرف مقابل صحبت کنید، درطول زندگی ناگزیر مشکلات زندگی بیشتر خواهند شد، شما باید قبل از این‌که ازدواج کنید،این موردرا بفهمید آیامیتوانیداختلافات را به‌راحتی حل کنید و موارد مورد توافق‌تان را به راحتی پیدا کنید؟ هیچ وقت از این نترسید که فرد مقابل بفهمد چه چیزی شما را آزار می‌دهد. این مورد همچنین می‌تواند نشان دهد شما در مقابل فرد مقابل چقدر آسیب‌پذیر هستید، یادتان باشد که هرقدر کسی با شما صمیمی‌تر باشد بیشتر می‌تواند به شما آسیب برساند.

او آدم کنترل‌گری است 

انتخاب شما اشتباه است چون شما کسی را انتخاب کرده‌اید که وقتی با او هستید به لحاظ عاطفی احساس امنیت نمی‌کنید. در این مورد سوالات زیر را از خودتان بپرسید: «آیا هنگامی که با این فرد هستم احساس آرامش و آسایش می‌کنم؟ آیا واقعا خودم هستم و واقعیات درونی خودم را راحت با او مطرح می‌کنم؟ آیا با بودن با این فرد احساس خوبی نسبت به خودم پیدا می‌کنم؟» مطمئن شوید با کسی ازدواج می‌کنید که به شما تمام این احساسات را می‌دهد. حواس‌تان باشد فردی که مدام بخواهد شما را عوض کرده و تغییر دهد مورد مناسبی برای ازدواج نیست.

گروهی دیگر از افراد هم هستند که ممکن است احساس ناامنی در شما به وجود بیاورند، این‌گونه افراد می‌خواهند تمام زندگی شما را کنترل کنند. رفتارهای کنترل‌گر می‌توانند یک زندگی را به‌راحتی خراب کنند. حواس‌تان باشد که فرق بزرگی بین کنترل کردن و پیشنهاد دادن وجود دارد. یک پیشنهاد به نفع خود شماست ولی یک رفتار و حرف کنترل‌گر به نفع فرد کنترل‌کننده است.

ازدواج می کنم تا از این وضع رها شوم 

اگر شما ناراحت و افسرده هستید، به احتمال فراوان حتی اگر متأهل هم بشوید باز ناراحت و افسرده خواهید بود، قرار نیست ازدواج مشکلات شخصی، روانی و عاطفی شما را برطرف کند. اگر شما هر مشکلی داشته ‌باشید، ازدواج آن را بزرگ‌تر هم خواهد کرد. اگر شما از خودتان و زندگی‌تان راضی نیستید، مسئولیت آن را قبول کنید و بکوشید که در همان زمان مجردی با مشکلات بجنگید. در این صورت احتمالا هم خودتان احساس بهتری خواهید داشت و هم همسر آینده شما خوشبخت‌تر خواهد بود.

گسترش روزافزون اسلام گرایی در آمریکا


آمار رسمی در آمریکا از گسترش روزافزون دین مبین اسلام در این کشور و پیشی گرفتن مسلمانان از سایر اقلیت‌های دینی در آمریکا حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر؛ «دیل جونز» ازمحققان "پژوهشگاه آمار ادیان" در آمریکا اظهار داشت: تعداد مسلمانان در سال ۲۰۱۰ میلادی به ۲.۶ میلیون نفر رسیده است، در حالی که در سال ۲۰۰۰ میلادی، تنها یک میلیون مسلمان در آمریکا وجود داشت.
وی مهاجرت مسلمانان و همچنین روی آوردن پیروان دیگر ادیان به دین اسلام را از عوامل اصلی آن دانست و بیان داشت: در همه ایالت‌های آمریکا مسیحیان بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده اند، اما این ضمانتی برای حفظ این آمار نمی‌باشد و احتمال تغییرات در آینده وجود دارد.
دیل جونز در ادامه گفت: افزایش نسبت تعداد مسلمانان آمریکایی در دهه گذشته حتی نسبت به تعداد یهودیان مناطق مختلف این کشور فراتر رفته است.
وی با اشاره به کاهش تعداد کاتولیک ها در آمریکا، گفت: کلیساهای اصلی آمریکا نیز مخاطبان خود را به شکل قابل توجهی از دست داده‌ اند.

گفتنی است در ۲۵ سال اخیر، موج‏های جدید مهاجران و گرایش گروه عظیمی از سیاه‏پوستان آمریکا به اسلام، آمار مسلمانان را در آمریکا فزونی داده اما تعداد دقیق مسلمانان مبهم است. بهترین تخمین ادعا می‏ کند که عدد مسلمانان آمریکا حداقل3 میلیون و حداکثر 4 میلیون نفر می‏باشد. اگر روند اخیر ادامه پیدا کند، مسلمانان آمریکا جمعیت 6 میلیون نفری یهودیان این کشور را تحت الشعاع قرار خواهند داد.

حکم شرعی اهدای عضو



سؤال:
آیا اهدای عضو پس از مرگ جایز است؟ اگر شخصی بخواهد پس از مرگ، جسد خود را به نیت خیر در اختیار دانشجویان پزشکی قرار دهد، جایز است؟
جواب:
اهدای عضو پس از مرگ به فرد نیازمندی که حیاتش به آن عضو بستگی دارد و یا این عضو نقش عمده ای در سلامتی وی دارد، جایز است، به شرطی که میت قبل از مرگ خود اجازه داده باشد و یا وارثان وی بعد از مرگ او چنین اجازه بدهند، اما اینکه جسد فرد مسلمان به منظور تمرین در اختیار دانشجویان قرار گیرد و اعضایش را قطع و برید کنند، جایز نیست. زیرا جسم انسان پس از مرگ نیز قابل احترام بوده و نباید مورد توهین قرار گیرد.
در مصوبه مجمع فقه اسلامی جده که در تاریخ 18-23جمادی الاخری 1408برگزار شد، چنین آمده است: «یجوز نقل عضو من میت إلی حیّ تتوقف حیاته علی ذلک العضو، أو تتوقف سلامة وظیفة أساسیة فیه علی ذلک، بشرط أن یاذن المیت أو ورثته بعد موته أو بشرط ولی أمرالمسلمین إن کان المتوفی مجهول الهویة أو لا ورثة له. (مصوبات مجمع، ص:109)

دارالافتاء دارالعلوم زاهدان
8/ ذی القعده/ 1432

احسان اوغلو خواستار حمایت از اسرای فلیسطینی شد


دبیرکل سازمان همکاری‌های اسلامی از موسسات حقوقی خواست به حمایت از اسرای فلسطینی برخیزند. به گزارش تقریب(تنا)، "اکمل‌الدین احسان اوغلو" دبیر کل سازمان همکاری‌های اسلامی از همه موسسات بین‌المللی حقوق بشر و سازمان‌های موظف به اجرای قوانین بین‌المللی خواست به منظور وادار نمودن رژیم اسرائیل برای پاسخگویی به خواسته‌های انسانی اسرای فلسطینی که در اعتراض به شرایط بازداشت و نقض حقوق خود اعتصاب غذا کرده‌اند، بپاخیزند.
 ‌
وی همچنین نسبت به وضعیت جسمانی "ثائر حلاحلة" که به دلیل دو ماه اعتصاب غذا در اعتراض به بازداشت اداری، وخیم گشته است، ابراز نگرانی کرد.
 
اوغلو در ادامه با بیان این که اسرائیل تنها رژیم در جهان است که بازداشت اداری و بدون تفهیم اتهام به زندانیان را قانونی دانسته و کودکان بازداشت شده سیاسی را زندانی می‌کند، تصریح کرد: این امور مسئولیت سنگینی را برعهده جامعه بین‌المللی قرار می‌دهد تا  به این گونه موارد نقض حقوق بشر از سوی رژیم اشغالگر اسرائیل پایان دهند.

مسلمانان هلند در معرض تبعیض‌های دینی قرار دارند



سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالیانه خود با تأکید بر وجود تبعض‌های دینی در هلند، دولت این کشور را به مبارزه با این مسئله فراخواند.
به گزارش (تنا)، سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالیانه خود با عنوان "تبعیض علیه مسلمانان در اروپا" بر وجود این تبعیض‌ها در هلند و به ویژه در زمینه تعلیم و اشتغال خبرداد و از حکومت هلند خواست به منظور مبارزه با این مسئله قوانین بیشتری وضع کند.

در این گزارش آمده است: یکی از نمونه‌های تبعیض علیه مسلمانان منع دانش‌آموز مسلمان از تحصیل در یک مدرسه کاتولیکی واقع در منطقه "فلندام" به دلیل داشتن حجاب است. 

سازمان عفو بین‌الملل ازفرانسه،بلژیک، اسپانیا، سوئیس به عنوان دیگر کشورهای دارای تبعیض‌های دینی علیه مسلمانان نام برد و تصریح کرد: ممنوعیت ساخت مناره در مساجد در سوئیس و ممنوعیت استفاده از حجاب در مدارس توسط دانش‌آموزان، نمونه‌هایی از این تبعیض‌هاست زیرا این‌گونه مسائل در ضمن قوانین آزادی بیان و اندیشه قرار دارد که قوانین بین‌المللی آن را جایز می‌شمارد.

در این گزارش همچنین آمده است: قوانین منع تبعیض در اشتغال به صورت کامل در کشورهای بلژیک، هلند و فرانسه اجرا نمی‌شود به گونه‌ای صاحبان کار کارگران مسلمان را به دلیل پایبندی به شعائر دینی و فرهنگی خود که ممکن است با اعتقادات و سلایق مشتری‌ها و یا دیگر کارگران تعارض داشته باشد، مورد تبعیض قرار می‌دهند این درحالی‌ست که قوانین اروپایی هر نوع از تبعیض در بازار کار را ممنوع می‌داند.

تدریس قرآن كریم در كلیساهای آمریكا

یك كشیش آمریكایی در اقدامی خودجوش، تعدادی از آیات قرآن كریم را در كلیسای ایالت ویرجینیا تدریس می‌كند.
"سكوت مورگان" كشیش یكی از كلیساهای ایالت ویرجینیای آمریكا، اعلام كرد: اگر در ایالت فلوریدا كشیشی به نام تری جونز اقدام به قرآن سوزی می‌كند، در ایالت ویرجینیا در پاسخ به این اهانت، یك كشیش دیگر، آیات قرآن كریم را در كلیسا تدریس خواهد كرد.

مورگان آیاتی از قرآن كریم مربوط به مسائل زنان و نقش آنان در پیشرفت جامعه، همزیستی مسالمت آمیز و همبستگی جوامع را برای تدریس انتخاب كرده و مفاهیم این آیات را برای مسیحیانی كه به كلیسا می‌آیند شرح می‌دهد.

وی در گفت‌وگو با یكی از شبكه‌های تلویزیونی آمریكا گفت: اگر تصاویر نادرستی كه رسانه‌های وابسته علیه مسلمانان و دین اسلام ساخته‌اند، حتی از ذهن یك نفر از مردم آمریكا پاك شود، سود بزرگی نصیب آمریكا شده است.

بر اساس گزارش این شبكه تلویزیونی، یك زن آمریكایی پس از شنیدن سخنان این كشیش در مورد دین اسلام و چگونگی رفتار با زنان در این دین مبین، اعلام كرده است كه تاكنون هرچه در مورد دین اسلام شنیده بوده، نادرست بوده است.
مرجع : اخبار اليوم
 
یك كشیش آمریكایی در اقدامی خودجوش، تعدادی از آیات قرآن كریم را در كلیسای ایالت ویرجینیا تدریس می‌كند.
به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا)،"سكوت مورگان" كشیش یكی از كلیساهای ایالت ویرجینیای آمریكا، اعلام كرد: اگر در ایالت فلوریدا كشیشی به نام تری جونز اقدام به قرآن سوزی می‌كند، در ایالت ویرجینیا در پاسخ به این اهانت، یك كشیش دیگر، آیات قرآن كریم را در كلیسا تدریس خواهد كرد.

مورگان آیاتی از قرآن كریم مربوط به مسائل زنان و نقش آنان در پیشرفت جامعه، همزیستی مسالمت آمیز و همبستگی جوامع را برای تدریس انتخاب كرده و مفاهیم این آیات را برای مسیحیانی كه به كلیسا می‌آیند شرح می‌دهد.

وی در گفت‌وگو با یكی از شبكه‌های تلویزیونی آمریكا گفت: اگر تصاویر نادرستی كه رسانه‌های وابسته علیه مسلمانان و دین اسلام ساخته‌اند، حتی از ذهن یك نفر از مردم آمریكا پاك شود، سود بزرگی نصیب آمریكا شده است.

بر اساس گزارش این شبكه تلویزیونی، یك زن آمریكایی پس از شنیدن سخنان این كشیش در مورد دین اسلام و چگونگی رفتار با زنان در این دین مبین، اعلام كرده است كه تاكنون هرچه در مورد دین اسلام شنیده بوده، نادرست بوده است.
مرجع : اخبار اليوم

مردم چهار نوع هستند

شیخ عبدالقادر گیلانی رحمة الله علیه فرموده اند :

مردم چهار نوع هستند :

اول :کسیکه زبان و قلب ندارد و آن ، گنهکاری مغرور و جاهل است که خداوند به او توجهی ندارد و در «مصاحبت ودوستی»اوهیچ خیری نیست؛امثال چنین فردی،همچون پسمانده های بی ارزش هستند،مگر اینکه خداوندرحمت خود را شامل ایشان نموده،دلهایشان را بسوی ایمان هدایت کند وآنگاهاعضا وجوارح آنها رابه طاعت وعبادت خود مشغول گرداند . پس بپرهیز از اینکه از این گروه بوده وبه آنان علاقه مند ومتوجه باشی ،چراکه آنان مورد خشم وغضب و عدم رضایت خداوند قرار گرفته،اهل آتش جهنم هستند ؛ ازخداوند متعال می خواهیم که ماراازشرآنان پناه دهد.اما اگر کسی در  زمره ی علمای الهی و معلم خیر ونیکی باشد،حتما باید پیش آنان به منظور دعوت به خیروانجام عبادات برودوهم صحبتی نماید .

دوم : کسی که زبانی « پر ادعا » دارد اما قلب « بیدار » ندارد :

) چنین کسی از حکمت سخن می گوید اما بدان عمل نمی کند.

۲) مردم را به سوی خداوند فرا می خواند ولی خود از خداوند گریزان است .

۳) از دیگران عیب جویی میکندوعیبشان راناپسندمی شمارداماخودش همواره به آن عیوب گرفتار است .

۴) درمقابل مردم،خود راپارساوپرهیزگارجلوه می دهدامادرمقابل خداوندمرتکب گناهان بزرگ می شود .

۵) در خلوت همچون گرگی است که لباس انسانیت پوشیده است .

 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دوستی با چنین کسانی هشدار داده است آنجا که میفرمایند :         «مخوف ترین چیزی که ازآن بر امتم می ترسم،هرمنافق زبان آورودانازبان است »  (1) ؛ از شرچنین اشخاصی به خداوند پناه می بریم .باید از چنین کسی به سرعت دور شویم تا با زبان شیرین خود ، تو

را جذب و اغفال و گمراه نکند .

سوم : کسی که قلبی بدون زبان « و شعار » دارد و او شخص مومنی است که خداوند از بندگانش او را

پوشیده و در کنف حمایت خود نگه داشته است و او را بر عیوب خود آگاه و بینا نموده و قلبش را نورانی

کرده و خطرات مخالطت با مردم را به او شناسانده است.این شخص یکی از اولیای خداست و همه ی خیر

و نیکی ها نزد اوست ؛ پس تو ، حتما به او نزدیک شو و با او مصاحبت و همنشینی داشته باش .

چهارم : کسی است که در ملکوت « آسمانها » ، عظیم و بزرگ نامیده خوانده می شود ، چنان که پیامبر

صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند :« هر کسی که بیاموزد و ( به دیگران ) بیاموزاند ، نامش در ملکوت آسمانها بزرگ و عظیم نوشته می شود »

(2) . چنین کسی به خداوند و آیات الهی عالم واقعی است وخداوند اورا«از میان بندگانش »

برگزیده است . او غایت و سرانجام کمال آدمی است و مافوق این منزلت ، جایگاهی نیست ، مگر نبوت ؛

« اگر تو چنین کسی را یافتی » به طور قطع ملازم او باش و هوشیار باش که با وی دشمنی نکنی .

من بااین بیان،اقسام مردم رابرای شما بازگو کردم پس اگرطالب هستی مراقب ومواظب نفس خود باش

که از کدام و با کدام گروه باشد .

خداوند ما و شما را به آنچه که دوست می دارد و بدان راضی است هدایت کند .   

(1) رواه ابن عدی فی الکامل 3/970

(2) کنز العمال ( 28850 ).

 

منبع : در محضر عبدالقادر گیلانی رحمة الله علیه

 مولف : صالح احمد الشامی

 مترجم : محمد عزیز حسامی

سعادت در دنیا و آخرت

اسلام به ما می آموزد كه خیر و سعادت انسان در داشتن مال و زن و مقام و كاخ و دیگر زیبایی های دنیا خلاصه نمی شود. چه بسیارند كسانی كه از تمامی امكانات دنیا برخوردارند اما باوجود آن در زندگی خود، احساس مشقت و دلتنگی می كنند. این بیانگر آن است كه اینها نه تنها سعادت واقعی را به دنبال ندارند، بلكه عدم استفاده ی صحیح از امكانات و نعمت های دنیوی مایه شقاوت انسان می شود و اگر به ظاهر هم نفعی در برداشته باشند، در مقایسه با نعمت های آخرت حقیر و كم ارزش به نظر می آیند.غم و نگرانی و اضطراب درونی جزء فطرت انسان نبوده و فطرت هر انسانی در ذات خود از هرگونه لغزش و انحرافی دور است، پیدایش این همه غم اندوه، دلهره و اضطراب و این همه سرگردانی و نگرانی، معلول انحراف انسان ها از جاده فطرت و شاهراه شریعت است.

سعادت اخروی بدون شك عبارت است از بهشتی كه پهنای آن به مساحت آسمان ها و زمین است كه برای زاهدان و راهروان راه فطرت و تقوی پیشگان، مهیا شده است. امروزه بسیاری از مردم تصور می كنند به دست آوردن سعادت هر دو سرا مشكل و غیر ممكن است؛ دلیل این تصور غلط این است كه آنان سعادت را در امور دنیوی منحصر كرده و فكر می كنند كه برخورداری از نعمت های دنیوی عین سعادتند و فرامش كرده اند كه بزرگترین سعادت دنیوی، همانا احساس آرامش نفس و درون است.

مبارزه با نفس و خامومش كردن شعله های آن اساس تزكیه است. مالك ابن دینار (رح) می گوید: «خدا به آن بنده رحم كندكه نفس خودراملامت كندوبه وی بگوید:مگرشما دارای چنین وچنان ارزش واعتبار نیستید؟! پس چرا خواهش های پست و حیوانی را مطرح می كنید؟ و آن را ملزم به تمسك به كتاب خدا كند و تحت نفوذ خود درآورد.»هرگاه بنده فرائض رابجاآوردونوافل رابرآن بیفزود و با نفس خود مبارزه كرد و آن را تربیت نمود، به محبت خداوندی نایل خواهدشدوخداونددرهرجاو همه حال بااوخواهدبودواوراازلغزش وخطامصون میدارد.                   بشارت به هنگام مرگ

مؤمنی كه واجبات خدا را ادا كرده و با نوافل آن را تكمیل  می كند و برآن راه استقامت می ورزد، م‍‍‍ژده رضوان خداوندی شامل اوخواهدشد.درحدیث صحیح ازعباده بن صامت نقل است كه رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود:هر كس آرزوی ملاقات خدا كند، خداوند نیز ملاقات وی را آرزو كند. هر كس ملاقات خدا را دوست نداشته باشد، خداوند نیز ملاقات وی را خوش نخواهد داشت. [ملاقات در این جا كنایه از مرگ است، و به خاطر این بود كه] ام المؤمنین عایشه عرض كرد:یارسول الله! ما از مرگ كراهت داریم، فرمود: منظور این نیست، بلكه منظور این است: كه در حالت احتضار به فرد مؤمن بشارت رضوان و كرامت خداوندی داده خواهد شد، در این حالت هیچ چیزی نزد او از این مژده و بشارت محبوبتر و مسرت بخشتر نیست... (بخاری - 11/308)

 

 

بدست آوردن پایگاه اجتماعی و رضایت مردم

 

هر انسانی می خواهد دل مردم را به دست آورد و در میان آنان محبوب و دارای موقعیت و منزلت مناسبی باشد. بیشتر انسان ها گمان می كنند كه پایگاه اجتماعی را با زرق و برق و ثروت و مقام و شعر می توان بدست آورد، اما این مسئله به كیفیت ارتباط آنان و زاد و كمی آن ارتباط به خدای عزوجل بستگی دارد. تابعی بزرگوار هرم بن حیان می گوید: «چناچه بنده ای قلباً به خدای متعال روی آورد، خدای متعال در پاداش آن قلوب مؤمنین را متوجه او می سازد و او را از محبت و رحمت بستگان مؤمن بهره مند خواهد ساخت.

 

 

پیروزی بر نفس و توفیق در عبادت

 

مادامی كه انسان در درون خود انگیزه ی خیر نداشته باشد، موفق به كسب خیر نخواهد شد زیرا كه خیر از خیر برمی خیزد و شر نیز از شر تراوش می كند. زیرا هرگاه انسان به ادای طاعتی قیام كند، معلوم است كه این گوشه ایی از پیروزی های او بر نفس و آزادی او از قید و بند آن است و هر وقت یكی از آن بندهای نفس را گسست، قدرت بیشتر در مسیر خیر بدست آورده و توفیق بیشتر كسب خواهد كرد.


رهایی از تعلقات دنیوی

 

تعلقات دنیوی و عوارض آن، قیودی هستند كه انسان را از پیمودن مدارج ایمانی و تزكیه ی درون باز می دارد، و هرگاه فرد مؤمن بر «سلوك» و «تزكیه» مصمم شد، باید خود را از تعلقات دنیایی و تبعات آن رها ساخته و در این كار، مادام رضایت خدا مد نظرداشته باشد، با هیچ مشكلی مواجه نمی شود، و از ترك كردن مسائلی كه بدان عادت گرفته است احساس مشقت و سنگینی نمی كند.

اثرات دروغ گفتن بر سلامتی انسان

همه می‌دانند که دروغ گفتن می‌تواند شما را دچار مشکل کند. اکثر ما از کودکی این را یاد گرفته‌ایم. وقتی مادر و پدرمان می‌فهمیدند که این ما بودیم که آن تکه کیک شکلاتی را خوردیم، آنوقت بود که توی دردسر می‌افتادیم. اما اگر بقیه دروغ را متوجه نشوند و بتوانیم کارمان را پیش ببریم چطور؟ اگر این اتفاق بیفتد، احتمال دارد که دوباره و دوباره دروغ بگویید و اگر باز هم کارتان را پیش ببرد، دروغ گفتن به ابزاری مفید در زندگیتان تبدیل می‌شود. مسئله این است که دیر یا زود این رفتار ضداجتماعی تاثیرات خود را خواهد گذاشت. این دروغ‌ها کم‌کم بر روابط شما اثر می‌گذارد و مطمئناً تاثیراتی نیز بر سلامتیتان خواهد داشت.


ارتباط مغز و بدن

سیستم عصبی بدن به سیستم ایمنی ما متصل است، به همین دلیل منطقی است که مغز و احساسات ما می‌توانند پیام‌هایی بفرستند که بر سلامت ما تاثیر بگذارد. اگر بخواهیم ساده بگویید، بدن شما برحسب طریقه فکر کردنتان واکنش می‌دهد. وقتی افکاری مثبت داشته باشیم بدنمان اندورفین ترشح می‌کند؛ هورمون‌هایی که باعث می‌شوند حس خوبی پیدا کنیم. این موادشیمیایی باعث تقویت و سالم بودن سیستم ایمنی بدن ما نیز می‌شوند. برعکس وقتی نگران و مضطرب هستیم و استرس داریم، بدنمان هورمون‌هایی مثل کورتیزول و نورپینفرین ترشح می‌کند.


کورتیزول قندخون را بالا می‌برد و سیستم ایمنی بدن را سرکوب می‌کند. نورپینفرین نیز باعث بالا بردن فشارخون و تند شدن ضربان قلب می‌شود.


پزشکان و محققین بر این عقیده هستند که کسی که دروغ می‌گوید، بالاخره با اضطراب، افسردگی، بیماری و حتی بیماری‌های روانی روبه‌رو خواهد شد.


چرا دروغ می‌گوییم؟


روانشناسان به ما می‌گویند که به این دلیل دروغ می‌گوییم که از عواقب گفتن حقیقت بیم داریم. احساس گناه بار سنگینی بر دوش افراد می‌گذارد به همین دلیل مردم دروغ می‌گویند که احمق یا ناتوان دیده نشوند یا کسی از دستشان عصبانی نشود.


دروغ گفتن آدم‌ها دلایل دیگری هم می‌تواند داشته باشد. افراد از مجازات می‌ترسند. ممکن است اعتبار و آبرویشان را از دست بدهند یا به آنچه که می‌‌خواهند نرسند و خیلی‌ها هم برای کنترل دیگران دروغ می‌گویند.


دروغگوها تصور می‌کنند که از خودشان محافظت می‌کنند اما این محافظت کردن خطرات و مشکلاتی را هم برای سلامتی آنها به دنبال خواهد داشت.


اول از همه اینکه، دروغ گفتن نیاز تلاش بیشتری نسبت به راست گفتن دارد.


برای اینکه دروغتان را باور کنند، باید با آن دروغ زندگی کنید، که به این معنی است که اول خودتان آن دروغ را باور کنید. فریب دادن خودتان کاری استرس‌زا است چون به خاطر آوردن حقیقت چیزی خیلی راحت‌تر از به خاطر آوردن جزئیات یک دروغ است. اگر درمورد موقعیتی که به آن دروغ منتهی شده از شما سوال شود، باید حرف‌هایتان یکدست باشد حتی اگر فردمقابل شما را به چالش بکشد و بخواهد به شما اثبات کند که دروغ می‌گویید. ذهنی تیزبین و دقیق می‌خواهد که بتواند از هر دروغی طوری پشتیبانی کند که لو نرود. حتی قانع‌کننده‌ترین دروغگوها هم مدام نگران این هستند که دروغشان فاش نشود. همین اضطراب‌هاست که باعث می‌شود دچار زخم‌معده و سردرد شوید، نتوانید خوب بخوابید و پارانویا بگیرید.


دروغ گفتن نه تنها رفتاری ضداجتماعی است، دروغگوها معمولاً خودشان هم ضداجتماع می‌شوند. اگر دور و بر کسانیکه به آنها دروغ گفته‌اند باشند، از آن آدم‌ها کم‌کم متنفر می‌شوند. حتی ممکن است آنها را مقصر مشکلات خودشان بدانند. جای تعجب نیست که دروع روابط کاری، ازدواج و دوستی‌های شما را خراب کند. اگر دروغی از شما فاش شود، اعتبار و آبروی شما به زیر صفر خواهد رفت. به خاطر همین از دست دادن اعتبار و دوستان است که افراد دروغگو دچار افسردگی می‌شوند.


نگران انتخاب حقیقت نباشید


اگر وسوسه شدید که دروغ بگویید، کمی ریلکس کنید. به خاطر داشته باشید که عواقب گفتن حقیقت بر جسم و ذهن شما خیلی ساده‌تر از عواقب گفتن دروغ است. انتخاب گفتن حقیقت فواید زیادی در بر دارد که یکی از آن‌ها حفظ سلامتی جسمی و عقلی شماست.

با یک عذرخواهی ساده (اگر کار اشتباهی انجام داده باشید) و اقدام به جبران اشتباه، خیلی زود همه چیز رفع خواهد شد و دیگر لازم نیست مدام نگران فاش شدن دروغتان باشید.

خیلی ساده با گفتن حقیقت ماجرا و به گردن گرفتن مسئولیت کارهایتان، احترام دیگران را به دست می‌آورید و حتی ممکن است دیگران حمایتتان هم بکنند.

همچنین اعتبار راستگو بودن را به دست می‌آورید. البته درست است که ممکن است دیگران بفهمند که اشتباه کرده‌اید اما صداقت همیشه بهترین سیاست است و حداقل آن این است که از استرس فاش شدن دروغتان زخم‌معده نمی‌گیرید.

در این صورت دیگران هم با شما صادق‌تر خواهند بود و این مزایای زیادی دارد. دیگر نگران این نخواهید بود که ممکن است دیگران به شما دروغ گفته باشند.


اگر فرد صادق و راستگویی باشید، بر دیگران اثرگذارتر خواهید بود. مردم به شما اعتماد می‌کنند. شاید برعکس به نظر برسد اما افراد راستگو معمولاً بیشتر از افراد دروغگو به چیزهایی که در زندگی می‌خواهند دست می‌یابند و اگر به آنچه که می‌خواهید برسید، استرس کمتری در زندگی خواهید داشت.


اگر راستگو باشید، خوب بهتر و راحت‌تری هم خواهید داشت، سالم‌تر غذا خواهید خورد و همه اینها باعث می‌شود ظاهر بهتری پیدا کنید.


برای سالم بودن، صادق باشید


یادتان باشد، دروغتان چه مصلحتی باشد، چه اغراق کردن یک چیز یا چه یک دروغ کامل درست و حسابی، هرچه که باشد یک دروغ است.


خیلی وقت‌ها نمی‌فهمیم که چیز ساده‌ای مثل انتخاب کلماتی که بر زبان می‌آوریم، می‌تواند باعث مریض شدن ما شود اما حقیقت دارد. دروغ زندگی و سلامتی شما را بر هم می‌زند اما حقیقت بدن و روحتان را تقویت می‌کند.


پس اجازه ندهید که ترس بر رفتارهای شما و انتخاب کلماتی که بر زبان می‌آورید، مستولی شود زیرا سلامت روحی و جسمیتان را به خطر خواهید انداخت. دروغ شما را به بند می‌کشد ولی حقیقت آزاد و رهایتان می‌سازد.

ودرآخراين را بايداضافه کرد که افرادي که به آموزهاي ديني و اخلاقي پايبندتر هستند انسان‏هاي سالم تري مي باشند، زيرا که در اين آموزها محرک اصلي براي پرهيز از دروغ، و راست گفتن خداست. خدايي که باور دارند در همه حال ناظر و مراقب آنهاست و آنها را رها نمي سازد و به اين باور رسيده‏اند که "دروغگو دشمن خداست