اسلام؛ در سال ۲۰۲۰ دین اول کشور انگلیس خواهد شد


دفتر آماری انگلیس طی گزارشی جدید اعلام کرد در سال ۲۰۲۰ دین اسلام نخستین دین کشور انگلیس خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از خبرگزاری فرانسه، دفتر آماری انگلیس طی گزارشی جدید اعلام کرد در سال 2020 دین اسلام نخستین دین کشور انگلیس خواهد شد.
این آمار نشان می دهد طی ده سال آینده ادیان دیگر در انگلیس به نفع اسلام کنار می روند.
در این باره جدایی انگلیسی ها از مسیحیت طی سالهای گذشته شدت گرفته است.
در انگلیس از هر 10 نفر یکی با رده سنی زیر 25 سال مسلمان است و افزای شمار مسلمانان طی 15 سال گذشته و رسیدن به سن ازدواج نوجوانان مسلمان طی ده سال آینده بر این امر صحه می گذارد.
این گزارش نشان می دهد سن اکثریت مسیحیان معتقد به فرائض دینی بالای 60 سال است.
کیت پورتاوز وود، مدیر جانشین شرکت سکلار ملی پیش از این اعلام کرده بود: طی بیست سال آینده فعالیت و حضور اجتماعی مسلمانان در انگلیس به مراتب ملموس تر از مسیحیان خواند بود.
انجمن امور انسانی انگلیس از این تغییر با عنوان « تغییر فرهنگی قابل توجه» یاد شده کرده است.

فواید حفاظت نگاه


فواید حفاظت نگاهبین چشم و قلب دریچه و راهی است که تغییر یکی از آن دو، موجب تغییر دیگری خواهد بود؛ پس هر گاه قلب فاسد گردد، نگاه نیز فاسد خواهد شد و با فاسد شدن نگاه، قلب هم فاسد می‌گردد و این گونه تأثیر گذاری در جانبِ صلاح هم وجود دارد.



نوشته: امام ابن قیم رحمه الله

ترجمه: عبدالستار حسین بر

در فروگرفتن نگاه چند منفعت است:

۱ -  فرو گرفتن نگاه، فرمان‌برداری از امر خدا می‌باشد که غایت خوش‌بختی بنده در زندگی دنیا و آخرت در همین است و برای او در دنیا و آخرت چیزی سودمندتر از فرمان برداری از اوامر الهی نیست و هر شخص بدبخت در دنیا، به خاطر تضییع و نافرمانی دستورهای الهی، دچار بدبختی شده است.

۲ -  از رسیدن اثرِ پیکان زهرآلود ـ که شاید هلاکت وی در آن باشد ـ جلوگیری به عمل می‌آورد.

۳ – قلب را با خدا مونس می‌کند و تمام حواس را متوجه وی می‌سازد؛ زیرا چشم‌چرانی موجب تفریق، تشتت و پریشانی قلب و دوری از خدا می‌شود و چشم‌چرانی برای قلب از همه چیز زیان‌بارتر است؛ زیرا در میان بنده و پروردگارش وحشت‌آفرین است.

۴ – قلب را نیرو، فرحت و سرور می‌بخشد، هم ‌چنان ‌که چشم‌چرانی موجب اندوه قلب می‌شود.

۵ – به قلب لباس نور می‌پوشاند، هم‌ چنان ‌که چشم‌چرانی غبار تیرگی را بر آن می‌افشاند و خداوند آیه‌ی نور را پس از دستور به فرو گرفتن نگاه نازل کرده است.

۶ – فرو گرفتن نگاه فراست و فطانتی راستین به ارمغان می‌نهد که با آن، حق و باطل و راستی و دروغ از هم بازشناخته شود.

شجاع کرمانی رحمه الله می‌گوید: هر کسی که ظاهرش را با پیروی از سنت و درونش را با مراقبه‌ی مداوم و همیشگی بیاراید و نگاهش را از محارم فرو گیرد و نفس خود را از مشتبهات باز دارد و از حلال تغذیه کند، هیچ گاه فراستش دچار اشتباه نمی‌شود.

۷ – به قلب پایداری، شجاعت و نیرو می‌بخشد.

۸ – راهِ در آمدن شیطان به قلب را می‌بندد؛ زیرا او با نگاه حرام داخل می‌شود و به همراهش در قلب نفوذ می‌کند.

۹ – قلب را برای اندیشیدن درباره‌ی مصالحش و مشغول شدن به آن، فارغ می‌سازد و چشم‌چرانی وی را از آن فراموش می‌سازد و در میان آن و این فاصله می‌افکند.

 ۱۰ – بین چشم و قلب دریچه و راهی است که تغییر یکی از آن دو، موجب تغییر دیگری خواهد بود؛ پس هر گاه قلب فاسد گردد، نگاه نیز فاسد خواهد شد و با فاسد شدن نگاه، قلب هم فاسد می‌گردد و این گونه تأثیر گذاری در جانبِ صلاح هم وجود دارد. پس هر گاه چشم خراب و فاسد شد، قلب نیز خراب و فاسد می‌گردد و مانندِ ظرف آشغال‌دانی می‌شود که محل جمع شدن نجاسات و پلیدی و چرک‌هاست، چون این گونه شد، دیگر برای جای گرفتن معرفت و محبت الهی و بازگشت به سوی او و مأنوس شدن با وی و سرور و شادمانی به نزدیکی‌اش در آن، مناسب نیست؛ بل‌که عکس این موارد در آن منزل می‌گیرد.

منبع: سنت آنلاین

اسلام آلمان را فتح می کند + تصویر


علی رغم تبلیغات گسترده علیه مسلمانان در کشورهای غربی، مردم آلمان روز به روز به اسلام علاقمندتر شده و جمعیت مسلمانان این کشور رشد قابل توجهی را داشته است.



علی رغم تبلیغات گسترده علیه مسلمانان در کشورهای غربی، مردم آلمان روز به روز به اسلام علاقمندتر شده و جمعیت مسلمانان این کشور رشد قابل توجهی را داشته است.

روز چهارشنبه، همزمان با تعطیلات رسمی ۳  اکتبر آلمان (به مناسبت اتحادآلمان شرقی و غربی)  و مراسم ویژه روز درهای باز مسجد در آلمان، صدها مسجد درهایشان را به روی مردم این کشور گشودند تا آلمانی ها از نزدیک با مسلمانان و مساجد آنان آشنا شوند.

در این روز علاقه مندان از نمایشگاه های برپا شده در مساجد بازدید کردند و به سخنرانی های مختلف درباره اسلام و مسلمانان گوش دادند.

امسال روز درهای باز مسجد با موضوع هنر و فرهنگ اسلامی بر گزار  شد. بیش از ۶۰۰ مسجد و نمازخانه در آلمان برای این روز برنامه دارند و از آن جهت روز ۳ اکتبر را برای چنین مناسبتی انتخاب کرده اند که نمایانگر تفاهم بین ادیان در آلمان باشد.

نورهان سویکان، دبیرکل شورای مرکزی مسلمانان آلمان در مصاحبه ای با شبکه ی ZDFآلمان گفت: هدف از برگزاری از چنین روزی، اعتماد به یکدیگر و دعوت به مساجد و بازدید از آنهاست.

وی افزود: این روز فرصتی است برای پاسخگویی به سوالات مردم و در حقیقت مقدماتی برای گفت وگوها است. با اینکه مساجد هر روز باز هستند، اما روز مسجد روزی است که به مردم جرات می دهد که به مسجد پا بگذارند. زیرا بعضی از مردم آلمان از ظاهر شدن در مساجد نگران هستند، با اینکه اکثر مساجد چندین دهه است که وجود دارند و تنها پیدا نبوده اند چون در پشت ساختمان ها قرار داشتند و علت انتخاب آن مکان ها هم به خاطر قیمت مناسبشان بوده است. زیرا تا امروز نیز مساجد با کمک مالی بانیان و اعزاء مسجد و با پول اندک اجاره می شود. اما امروزه با رشد تعداد مسلمانان، بسیاری از مساجد ظرفیتشان بیش از اندازه شده است و یا به مرور زمان استحکام خود را از دست داده اند.

خانم سویکان در جواب سوال خبرنگار ZDFدرمورد دغدغه های مردم آلمان از مسلمانان گفت: بر اثر تبلیغاتد سوء علیه اسلام، مردم آلمان از دیدن علایم آشکار مسلمانان به طور مثال روسری در جامعه احساس ناراحتی می کنند. برخی تمایل دارد که این علایم از عموم برداشته شوند و تنها در محیط شخصی نمایان شود. رسانه ها و سیاستمداران نیز بر همین مبنا فعالیت می کنند. نمایان شدن این علایم در سطح جامعه به عنوان افراط گرایی شناخته می شود. اما وقتی که یک فرد مسلمان به طور آشکار روزه می گیرد و نماز می خواند، دلیلی بر تروریست بودن او نیست.

خانم سویکان در پایان صحبت های خود آرزو کرد، علاوه بر آنکه به مسلمانان اجازه داده می شود که به حزب های سیاسی راه یابند، به آنها اجازه ورود به پارلمان نیز داده شود و مسلمانان تنها به عنوان تاکتیک های مبارزات انتخاباتی مورد سوء استفاده قرار نگیرند. ما مصمم به دنبال آن هستیم که جایگاه مسلمانان آلمان را در جامعه مستحکم کنیم، البته آینده ی این فعالیت ها در دستان نسل های جوان است.

گفتنی است؛ آنچه که مقامات المانی را بسیار نگران کرده است، رشد روز افزون مسلمانان در آلمان و علاقمندی مضاعف مردم این کشور به دین مقدس اسلام می باشد.

تصاویری از مساجد در آلمان

بنا به اطلاعات منتشر شده توسط یک مؤسسه اسلامی واقع در شهر زوست، ۲۴۰ مسجد کلاسیک و ۲۶۰۰ نمازخانه در آلمان وجود دارد. این مسجد نا محسوس به نام النور در شهر برلین قرار دارد.

تصویر فوق مسجد وطن واقع در شهر بیلهفلد که بنایش در سال های اخیر تکمیل شد، زیرا یک مناره کم داشت و در سال ۲۰۱۲ مبلغ ساخت آن به مسجد اهدا شد.

در یک پروژه ی تحقیقاتی آکادمی اسقف های رتن بورگ اشتوتگارت آمده است که شهرداری ها تلاش می کنند تا ساخت مساجد را به طور مخفیانه به مناطق تجاری منتقل کنند تا درگیری ها را به حد اقل برسانند.

این جا یک مکان صنعتی واقع در شهر اسن است که یک کارخانه ی کفش سازی سابق به مسجد تبدیل می شود.

مسجد  مسجد جامع مارکسلوه که سال ۲۰۰۹ در دویسبورگ تأسیس شده است، با یک مناره ی ۳۴ متری و ظرفیت مکانی برای ۱۲۰۰ نفر درحال حاضر بزرگترین مسجد آلمان است.

این مسجد جدید التأسیس واقع در شهر کلن در منطقه ی ارن فلد باعث جنجال شده است. زیرا برخی مردم کلن مخالف وسعت مسجد و مناره های ۵۵ متری اش هستند

روایات و حکایات منتخب

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.
خشم و غضب همواره از طرف عالمان دینی نکوهش شده و این فعل شیطانی را مذمت نموده اند. آتش غضب نیز مثل شعله های سوزان، خانمان برانداز بوده زیرا بنیان آدمی را متزلزل کرده و شخص را از انسانیت بدور و اخلاق رحمانی را سلب میکند. شخص خشمگین هیچ چیزی را درک نکرده و اختیار دست و پا و گوش و زبانش در دستانش نبوده و کنترل اوضاع از دایره ی اختیار وی خارج میگردد. اینچنین است که پیامبر عظیم الشأن اسلام میفرمایند: «الغَضَبُ یُفسِد الایمانَ کما یُفسِدُ الصَّبِرُ العَسَلَ» یعنی: خشم باعث فاسد شدن ایمان میشود همچنان که صَبِر (گیاهی است با گلهای زرد یا قرمز، که عصاره ی تلخ آن جنبه ی دارویی دارد) باعث فاسد شدن و خراب شدن عسل میگردد. تباهی ایمان و فساد آن زخمی نیست که به این آسانی ترمیم یافته و شخص بلافاصله بهبود یابد. (بقیه در ادامه مطلب)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در حدیث دیگری میفرماید: «الغضبُ جَمرَةٌ فِی قَلبِ ابن آدم» یعنی خشم در قلب فرزندان آدم (انسانها) مانند زغال است که باعث سیاهی و تاری قلب میشود. پس طبق احادیث فوق، خشمناک نشدن و یا کنترل خشم در مواجهه با آن، امریست ضروری و حیاتی که انسان را از ورطه ی هلاکت نجات داده و ابن آدم را به فلاحت نزدیک میکند. در مورد کنترل خشم و غضب، خداوند نیز در آیه ی 134 سوره ی آل عمران در توصیف محسنین چنین میفرمایند: «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» یعنی: آن کسانی که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم گذشت میکنند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد. آنچه که از این آیه بدست میآید، فروبردن خشم، یکی از گزینه های احسان بوده و خداوند متعال نیز در چند آیه ی بعد، کسانی که متصف به این صفات کریمه هستند را مورد تمجید قرار داده و وعده ی بهشت را بدیشان میدهد. (رزقنا الله).
لقمان حکیم برای فرزندش گفت: ای پسرم! فراموش کن کار کسی را که به تو بدی کرد و فراموش کن کار خوبی را که به دیگران کردی. قطعاً فراموش کردن بدیهای دیگران نیز یکی از راههایی است که انسان را از خشم بی نیاز کرده و آسایش وی را فراهم میسازد. در حدیثی مشابه به گفته ی لقمان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در مورد فرو نشاندن غضب اینچنین میفرماید: «الغَضَبُ مِنَ الشیطانِ والشیطانُ خُلِقَ مِنَ النّارِ، وَ المَاءُ یُطفِئُ النّارَ فَاذا غَضِبَ اَحَدُکُم فَلیَغتَسِل» یعنی: کینه و خشم از شیطان است و شیطان از آتش خلق شده است و آب نیز آتش را خاموش میکند، پس وقتی که یکی از شما خشمگین شود، غسل بگیرد. با اغتسال و جاری ساختن آب بر بدن در این حالت، لهیب و شعله های زبانه کشیده ی خشم، فرو نشسته و انسان به خود آمده و اندکی از عقل خود استفاده مینماید و درباره ی کارهای کرده و کارهایی که میخواست بکند، میاندیشد. عقل، وی را به درستی هدایت میکند. در ضرب المثلی آورده اند: «لا تَعُدَّ نَفسَکَ مِنَ النّاسِ مَا دامَ الغضبُ غالباً» یعنی خود را جزو آدمیان مشمار تا زمانی که خشم و کینه بر تو غالب باشد. زیرا در این حالت کارهای ناپسندی از شخص رخ میدهد که هیچگونه کنترلی بر آن ندارد و این کارها باعث فرار و رنجش اطرافیان شده و مسبب تنهایی وی میگردد. مطمئناً خداوند نیز افراد تنها را دوست نخواهد داشت. «والسلام»

گردآورنده: ابراهیم یلمه

کسب لذت ذکر و عبادت

halawa

سؤال: لذت ذکر و عبادت چه طور به دست می‌آید؟

پاسخ: حلاوت و طعم ذکر و به طور کلی لذت بردن از طاعات و ایمان به وسیله‌ی دل‌های سالم احساس می‌شود؛ چنان‌که حلاوت و مزه‌ی غذا و مایعات با دهانی که صاحب آن سالم باشد، چشیده و احساس می‌شود. جهت تحصیل این وصف و مقام مناسب است که با مرشدی صالح و مصلح بیعت شود. عمده‌ترین اسباب تحصیل لذت ایمانیات در حدیث زیر آمده است:

عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم قَالَ: «ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لاَ یُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ».[۱]

رسول اللّٰه صلى الله علیه وسلم می‌فرمایند: سه خصلت‌اند؛ هر کس که این سه خصلت در او باشد، (به‌وسیله‌ی آن‌ها) شیرینی ایمان را می‌یابد؛

(اوّل) آن‌که خدا و رسول او نزد وی محبوب‌تر باشند از هر آن‌چه غیر از خدا و رسول است.

(دوم) آن‌که شخصی را که دوست می‌دارد، او را دوست ندارد مگر برای خدا و طلب رضای او.

(سوم) آن‌که زشت داند و نپسندد که به کفر در آید بعد از آن‌که خدای تعالى او را از کفر رهانید؛ چنان‌که نمی‌پسندد که در آتش انداخته شود.

محبت با خدا به وسیله‌ی شناخت ذات و صفات خدا و تفکر در مصنوعات و نعمت‌های او تعالى حاصل می‌گردد و از بزرگان منقول است: هر که خدا را بشناسد، دوستش می‌دارد و کسی که او تعالى را دوست دارد، اطاعتش می‌کند. محبت با پیامبر صلى الله علیه وسلم به وسیله‌ی شناخت او و آگهی از کمال، جمال، و احسان او به دست می‌آید.

پاسخ از: مجلس علمی عین العلوم گشت

[۱]. صحیح بخاری (۱۴). مسلم (۶۹ – ۴۴). نسائی (۵۰۱۳). ابن ماجه (۶۷).

مردم آمریکا خواستار تعطیلی گوانتانامو شدند


تظاهرکنندگان آمریکایی با تجمع در مقابل ساختمان کاخ سفید در واشنگتن دی سی، تعطیلی زندان مخوف گوانتانامو در خلیج کوبا را خواستار شدند.
این تجمع اعتراض‎ آمیز در حالی برگزار شد که اعتصاب غذای زندانیان محبوس در این زندان وارد یکصدمین روز خود شده است.
معترضان با تنظیم دادخواستی خطاب به باراک اوباما رئیس‎ جمهور آمریکا که به امضای ۳۷۰ هزار نفر رسیده بود، تعطیلی این زندان را خواستار شدند.
در جریان این تجمع اعتراض‎آمیز، شماری از معترضان به دست نیروهای پلیس آمریکا بازداشت شدند.
تظاهرکنندگان گروهی از فعالان آمریکایی بودند که همانند زندانیان محبوس در گوانتانامو لباس نارنجی بر تن و کلاه مشکی بر سر داشتند.
تظاهرکنندگان بنرهایی را حمل می ‎کردند که بر روی آن‎ها نوشته شده بود: «غیراخلاقی، غیرقانونی، بی‎ تاثیر»

"ریچارد کیلمر"، مدیر اجرایی گروه موسوم به «برنامه ملی مذهبی علیه شکنجه» در همین خصوص گفت: «سال‎ها حبس آن هم بدون اتهام و بدون برخورداری از محاکمه، احساس سرخوردگی و ناامیدی را میان زندانیان زندان گوانتانامو ایجاد کرده و باعث شده است تا حدود یکصد نفر از آنان در اعتراض به این وضعیت به اعتصاب غذا اقدام کنند.»
سرهنگ "موریس دیویس" یکی از مقامات ارشد اجرایی در زندان گوانتانامو، دادخواست معترضان امریکایی را به کاخ سفید تسلیم کرده است.

از میان ۱۶۶ زندانی که در زندان گوانتانامو در حبس هستند، ۱۰۲ تن به اعتصاب غذا اقدام کرده ‎اند که مسولان زندان به ۳۰ نفر از آنان به زور و از طریق لوله ‎های مخصوص غذا می‎ دهند.
بر اساس این گزارش، یکی از زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می‎ برد به خاطر شرایط وخیم جسمانی خود در بیمارستان بستری شده و این در حالی است که مقامات آمریکایی مدعی هستند که زندگی وی در خطر نیست.

در حالی ‎که تعطیلی زندان گوانتانامو یکی از وعده‎ های انتخاباتی باراک اوباما محسوب می‎شود ولی وی تا کنون به تعهد خود در این زمینه عمل نکرده است.
اوباما ماه گذشته قانونی را مورد تصویب قرار داد که بر اساس آن هرگونه نقل و انتقال زندانیان به خارج از زندان گوانتانامو به شدت با محدودیت مواجه شده است.

منبع: پرس تی وی

روایات و حکایات منتخب

  برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.
عطار در تذکرة الاولیاء مینویسد که: شاگرد شقیق را عزم حج افتاد. شقیق گفت: به بسطام گذر کن و زیارت شیخ بایزید را دریاب. چون مرید به خدمت بایزید رسید، شیخ گفت: تو مرید کیستی؟ گفت من مرید شقیق بلخی ام. گفت: او چه گوید؟ گفت: او از خلق فارغ شده است و بر حکم توکل نشسته و میگوید: اگر آسمان و زمین رویین شوند و آهنین، که نه از آسمان بارد و نه از زمین روید، و خلق عالم همه عیال من باشند، از توکل خود برنگردم. بایزید گفت: اینت صعب مشرکی که اوست! اگر بایزید کلاغی شود، به شهر آن مشرک نپرد. چون بازگردی او را بگوی که: خدای عزّوجل را با دو گرده ی نان آزمایش مکن. چون گرسنه شوی، از هم جنسی دو گرده بستان و بارنامه ی توکل یک سو نه، تا از شومی تو شهر و ولایت به زمین فرو نشود. آن مرد از درشتی این سخن بازگشت و پیش شقیق رفت. (بقیه در ادامه مطلب)

شقیق گفت: زود بازگشتی! گفت: تو گفته بودی که به زیارت او رو! رفتم و چنین و چنین رفت. و حکایت باز گفت. شقیق عیب این سخن در خود بدید. و چنین گویند که چهار صد خروار کتب داشت و اگر چه به غایت بزرگ بود لکن پنداشت بزرگان بیشتر افتد. شقیق گفت: تو نگفتی که اگر او چنان است تو چونی؟ گفت: نه. گفت: بازگرد و بپرس. مرید بازگشت و پیش بایزید آمد. شیخ گفت: باز آمدی؟ گفت: مرا فرستاده اند تا از تو بپرسم که: اگر او چنان است، تو چونی؟ بایزید گفت: این نادانی دیگر بین. پس گفت: اگر من گویم که چونم، تو ندانی. گفت: شیخ اگر مصلحت بیند بفرماید تا بر جایی نویسند، تا روزگار من ضایع نشود که از راهی دور آمده ام. شیخ گفت بنویسید: بسم الله الرحمن الرحیم. بایزید این است. و کاغذ درپیچید و بدو داد. یعنی بایزید هیچ نیست. موصوفی نبود. چگونه وصفش توان کردن؟ بایزید ذره ای پدید نیست تا بدان چه رسد که پرسند که او چگونه است و توکل دارد یا اخلاص؟ که این همه صفت خلق است. تخلقوا باخلاق الله میباید نه به توکل آراسته بودن. مرید برفت. شقیق بیمار شده بود و اجلش نزدیک رسیده و در انتظار جواب بایزید بود. ناگاه مرید برسید و کاغذ به وی داد. شقیق چون آن مطالعه کرد، گفت: اشهد ان لا اله الاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله. و مسلمانی پاک شد، از عیب پنداشت خویش. و از آن توبه کرد و جان بداد. بایزید بسطامی ص39.

کودکی باعث توبه‌ی پدرش شد …

خداوند در قرآن می‌فرمایند: «إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»[سورة القصص:۵۶]. ترجمه: همانا تو [ای پیامبر] هدایت نمی‌کنی هر کسی را که دوست داشته باشی، ولی خداوند هر کس را بخواهد، هدایت می‌کند.

این قصه از عجایب به شمار می‌آید و اگر صاحبش آن را برایم نمی‌نوشت، گمان نمی‌کردم اتفاق بیفتد. صاحب قصه که از اهالی مدینه‌ی منوره است قصه را این گونه بازگو می‌کند:

من جوانی هستم که در ۲۷ سالگی از عمر خود به سر می‌برم، ازدواج کرده و تمام کارهایی را که خداوند حرام قرار داده است را مرتکب شده‌ام.

اما نماز را اصلاً با جماعت ادا نمی‌کردم، تنها در بعضی مناسبات این کار را برای خودنمایی انجام می‌دادم و سبب همه این‌ها به هم‌نشینی من با افراد بد کردار و کلاه‌بردار برمی‌گشت. به همین دلیل شیطان در اکثر اوقات همراه من بود. پسری ۷ ساله دارم که به کری و لالی دچار است، ولی او ایمان را، از سینه‌ی مادر مؤمن خود مکیده بود.

شبی من به اتفاق پسرم مروان در خانه بودم و برنامه‌ریزی می‌کردم تا با دوستان خود کجا بروم؟ و چه کار بکنیم؟ اندکی از وقت نماز مغرب گذشته بود که پسرم مروان، شروع به صحبت با من (با اشاره‌های مفهومی که بین من و او بود) کرد و با اشاره به من گفت: «ای پدرم… چرا نماز نمی‌خوانی؟».

سپس دستش را بالا گرفت و مرا تهدید کرد که خداوند تو را می‌بیند … این در حالی بود که بعضی اوقات او مرا در حال انجام منکرات می‌دید. از گفته‌اش تعجب کردم و او شروع به گریه کردن جلوی من کرد، او را در کنارم گرفتم، ولی او از من فرار کرد. پس از گذشت مدت کوتاهی به طرف سوراخ حوض که آب از آن خارج می‌شود رفت و وضو گرفت. وضو گرفتن را به خوبی نمی‌دانست، ولی آن را از مادرش یاد گرفته بود که مرا بسیار نصیحت می‌کرد، ولی فایده‌ای نداشت. همسرم از حافظان قرآن کریم نیز بود.

بعد از آن پسر کر و لالم بر من داخل شد و به من اشاره کرد که اندکی منتظر بمانم که ناگهان رو به روی من شروع به خواندن نماز کرد، پس از آن از جایش برخاست و قرآن را آورد و آن را جلوی خودش قرار داد و بلافاصله آن را باز کرد، بدون این که آن را ورق بزند و انگشتش را بر این آیه‌ی مبارکه از سوره‌ی مریم گذاشت: «یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا»[سورة مریم:۴۵]؛ ترجمه: ای پدرم! همانا من می‌ترسم که عذابی از جانب خداوند بخشاینده به تو برسد، پس تو برای شیطان دوستی قرار بگیری. سپس شروع به گریه کرد. من نیز به مدت طولانی همراه با او گریه کردم. بعد از آن ایستاد و اشک را از چشمانم پاک کرد، سپس سر و دست مرا بوسید و با همان اشاره‌های متبادله بین من و خودش به من این چنین گفت: «پدر عزیزم! نماز بخوان قبل از این‌که در خاک گذاشته شوی و قبل از این‌که در گروی عذاب الهی گذاشته شوی».

سوگند به خدا سوگند! در ترس و وحشتی قرار داشتم که هیچ کس جز خداوند آن را نمی‌دانست. به سرعت برخاستم و تمام لامپ‌های خانه را روشن کردم و پسرم مروان از اتاقی به اتاق دیگر همراه من می‌آمد و با تعجب بسیار به من می‌نگریست و با اشاره به من این‌گونه فهماند: «لامپ‌ها را بگذار و با من به مسجد بزرگ بیا». قصد او، حرم شریف نبوی علی صاحبه ألف صلاة و سلام بود. در جوابش گفتم: «بلکه به مسجد نزدیک منزل‌مان می‌رویم». او آمدن به هر جایی جز مسجد نبوی را انکار می‌کرد، او را با خود به آن‌جا بردم در حالی که بسیار می‌ترسیدم و البته نگاه‌های پیوسته او به من بود.

به مسجد نبوی داخل شدیم سپس به سمت روضه‌ی مطهر رفتیم که پر از مردم بود. نماز عشاء اقامه شد و امام از قرآن کریم این آیه را تلاوت کرد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَکَى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»[سورة النور:۲۱]؛ ترجمه: ای مؤمنان! از گام‌های شیطان پیروی نکنید و هر کس از گام‌های شیطان پیروی کند پس همانا او [شیطان] به فحشا و کار منکر امر می‌کند و اگر فضل و رحمت خداوند نبود، هیچ یک از شما اصلاح نمی‌شد ولی خداوند هر کس را بخواهد پاک می‌گرداند و خداوند شنوا و داناست.

بی‌اختیار به گریه افتادم و مروان در کنار من بر اثر گریه‌ام به گریه افتاد، در اثنای نماز مروان دستمالی از جیبم درآورد و اشک‌هایم را با آن پاک کرد و بعد از نماز هم‌چنان گریه می‌کردم و او اشک‌هایم را پاک می‌کرد تا جایی که یک ساعت کامل در حرم نشستم و پسرم مروان به من گفت: «تمام شد ای پدر! نترس». احساس کردم که او بر اثر زیادی گریه بر من ترسیده است.

بعد از آن به منزل برگشتیم و این شب برایم یکی از بزرگ‌ترین شب‌ها بود که در آن از نو متولد شدم و همسرم و فرزندانم آمدند و همه شروع به گریه کردند و از آن‌چه اتفاق افتاده بود چیزی نمی‌دانستند. مروان با اشاره به آن‌ها گفت: «پدرم در حرم نماز خوانده است». همسرم از این خبر بسیار خوش‌حال شد چرا که مروان حاصل تربیت نیکوی او بود.

آن‌چه را که بین من و مروان اتفاق افتاده بود برای همسرم تعریف کردم و به او گفتم: «تو را به خداوند سوگند می‌دهم، آیا تو به او اشاره کردی که قرآن را بر همان آیه باز کند؟» او سه بار قسم خورد که این کار را نکرده است و به من گفت: «خداوند را بر این هدایت سپاس می‌گویم».

آن شب یکی از شگفت‌انگیزترین شب‌ها برایم بود. الآن –الحمد لله- نماز جماعت در مسجد از من فوت نمی‌شود و تمام هم‌نشینان بد را ترک گفته‌ام و حلاوت ایمان را چشیده‌ام. اگر مرا ببینی این را از چهره‌ی من درمی‌یابی و هم‌اکنون در نهایت خوشبختی و محبت و تفاهم با همسر و فرزندانم زندگی می‌کنم، به خصوص پسرم مروان که او را بسیار دوست دارم و چگونه او را دوست نداشته باشم در حالی که هدایت من بر دستان او بود…

یوسف حاج احمد، دموع تائبة: ۳۱۵٫

ترجمه: محمد باقر حسین بر

(سنت آنلاین)

باشگاه بایرن مونیخ صاحب مسجد می‌شود

1273906215باشگاه بایرن مونیخ نیز با این پیشنهاد ستاره ارزشمند تیم خود موافقت کرد و قرار شد با ساخت مسجد کوچکی در ورزشگاه آلیانس آره‌نا، امکان اقامه نماز را برای بازیکنان و تماشاچیان مسلمان فراهم کند.

تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان با پشنهاد «ریبری»، بازیکن مسلمان فرانسوی و ستاره این تیم، در «آلیانس آره‌نا»، باشگاه اختصاصی خود، مسجد می‌سازد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی «saphirnews»، تیم فوتبال بایرن‌مونیخ آلمان تصمیم گرفت در پاسخ به پیشنهاد «فرانک ریبری»، ستاره مسلمان این تیم، مسجد کوچکی در «آلیانس آره‌نا»، باشگاه اختصاصی خود بسازد.

فرانک ریبری ستاره فوتبال فرانسوی است که در حال حاضر برای باشگاه بایرن مونیخ در بوندسلیگا بازی می‌کند. او که تازه مسلمان شده و پس از گرویدن به اسلام نام «بلال یوسف محمد» را برای خود برگزیده است، از باشگاه بایرن مونیخ آلمان خواست در باشگاه اختصاصی خود، مسجد بسازد.

باشگاه بایرن مونیخ نیز با این پیشنهاد ستاره ارزشمند تیم خود موافقت کرد و قرار شد با ساخت مسجد کوچکی در ورزشگاه آلیانس آره‌نا، امکان اقامه نماز را برای بازیکنان و تماشاچیان مسلمان فراهم کند.

۸۵ درصد از هزینه ساخت این مسجد را تیم فوتبال بایرن برعهده گرفته است و تماشاچیان و فوتبالیست‌های مسلمان دیگر بقیه هزینه را عهده‌دار خواهند شد.

گفتنی است، بایرن مونیخ اولین تیمی نیست که صاحب مسجد می‌شود؛ فروردین امسال نیز تیم فوتبال نیوکاسل یونایتد در لیگ برتر انگلیس از ساخت نمازخانه برای بازیکنان مسلمان خود در ورزشگاه اختصاصی این تیم، خبر داده بود.

منبع: افکار نیوز

کودک نابغه مصری؛حفظ قرآن و 11هزار حدیث در 130 روز

یک کودک نابغه 13 ساله مصری در مدت 130 روز توانست علاوه از حفظ کلام الله مجید، 11هزار حدیث از احادیث آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- را حفظ کند.

  به نقل از مفکرة الاسلام، "شریف سید مصطفی" کودک نابغه مصری است که در سن 7 سالگی و در مدت 3 ماه قرآن مجید را حفظ نموده و علاوه از آن، توانسته است طی مدت 40 روز 11 هزار حدیث را از دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم و نیز احادیثی از "مفردات البخاری" را در حافظه خود جای دهد.
روزنامه "المصریون" در مورد این کودک نابغه می نویسد: «شریف سید مصطفی توانسته است قرائات دهگانه قرآن مجید را در مدت 6 ماه حفظ کند، که یک فرد عادی برای حفظ آنها حداقل نیاز به 8 سال وقت دارد.»
این روزنامه در ادامه می نویسد: «این کودک نابغه همچنین متون بسیاری از کتب سخت و مشکل از قبیل: "تحفة الأطفال"، "الجذریة"، "الشاطبیة"، "الدرة"، "الفیة ابن مالک"، "نونیة ابن القیم" و "تفسیر جلالین" را حفظ نموده است.»
طبق اعلام این روزنامه "شریف سید مصطفی" در حال حاضر مشغول فراگیری علم مقارنة الادیان بوده و تصمیم دارد دهها نسخه از تورات و انجیل و زبور را نیز حفظ نماید.
تدریس اصول قرائات دهگانه قرآن از طریق اینترنت، تدریس فقه طبق مذاهب احناف و شوافع، آموزش علم عروض و علم رسم المصحف و همچنین آموزش روخوانی صحیح قرآن مجید برای نمازگزاران در یکی از مساجد جزو فعالیت‏های روزمره این کودک نابغه مصری است.
شریف سید مصطفی که بیش از 75 لوح تقدیر از سوی جامعه الازهر و وزارت اوقاف مصر و کسب مقام در بسیاری از مسابقات را در کارنامه خود دارد، آرزوی کسب تخصص و مهارت در علوم شرعی را در سر می پروراند و در این خصوص می گوید: «همواره این آرزوی پدرم را نصب العین خویش قرار داده ام که خطاب به من می گوید: "ای شریف! من آرزو دارم که تو را عالم‏ترین فرد در روی زمین ببینم که برای انتشار دین اسلام و تعالیم بلند و زیبای این دین حنیف به تمام بشریت در اقصی نقاط جهان سفر می کنی".» 

آنچه که باید هرمسلمانی  بداند

(قسمت دوم)

شستن دست چپ. دست چپ را نيزهمانند دست راست سه بار ميشوييم و اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ لاَتُعْطِنِيْ كِتَابِيْ بِشِمَالِيْ وَ لاَمِنْ وَرَاءِ ظَهْرِيْ وَ لاَتُحَاسِبْنِيْ حِسَاباً عَسِيْراً. 9ـ مسح سرو گوش. به دستها آب تازه‌اي گرفته و تَر ميكنيم. سپس تمامي سر را با دستهاي خيس لمس ميكنيم طوري كه هيچ جايي از موهاي سر خشك باقي نماند. سپس دو انگشت اشاره را به گوشها فرو برده و با انگشتان شصت، پشت گوشها را مسح ميكنيم و اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ اجْعَلْنِيْ مِنَ الَّذِيْنَ يَسْتَمِعُوْنَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُوْنَ اَحْسَنَهُ.


10ـ مسح گردن. سپس با پشت انگشتان دست در حالي كه انگشتان دستها را به هم چسبانيده‌ايم بادست راست طرف راست گردن وبادست چپ طرف چپ گردن رامسح ميكنيم و اين دعارا مي خوانيم: اَلَّلهُمَّ اَعْتِقْ رَقَبَتِيْ مِنَ النَّارِ. 11ـ شستن پاي راست. پاي راست را از نوك انگشتان تا قوزك پا سه بار ميشوييم. بايد توجه داشت كه قوزك پا و لاي انگشتان نيز كاملاً شسته شوند. به هنگام شستن پاي راست اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ ثَبِّتْ قَدَمِيْ عَلَي الصِّرَاطِ يَوْمَ‌ تَزِلُّ فِيْهِ الاَقْدَامُ.


12ـ شستن پاي چپ. پاي چپ را نيز همانند پاي راست سه بار تا قوزك پا ميشوييم و اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِيْ مَشْكُوْراً‌ وَ ذَنْبِيْ مَغْفُوْراً‌ وَ عَمَلِيْ مَقْبُوْلاً مَبْرُوْراً وَ تِجَارَهً لَنْ تَبُوُرَ بِفَضْلِكَ يَا عَزِيْزُ يَا غَفُوْرُ.


وضوي جبيره

هرگاه يكي از اعضايي كه هنگام وضو شسته ميشوند زخمي گرددطوري كه آب براي آن مضر باشد بايد پارچه‌اي تميز يا چيزي مانند چسب بر روي آن گذاشت وهنگام شستن ساير اعضاء بر آن قسمت مسح كرد.


غسل

يكي ديگر از شرايطي كه نمازگزار بايد داشته باشد پاك بودن از جنابت ـ شستن تمام بدن ـ است. به اين عمل «غُسل» ميگويند.


مقدمات غسل

ابتداء دستها را شسته و سپس نجاست را از بدن پاك ميكنيم و وضو ميگيريم. اگر جايي كه غسل ميكنيم محلي پست بوده و آب مستعمل در آن جمع شود پاها را پس از اتمام غسل بايد شست.


طريقه غسل

غسل را ميتوان به دو طريق انجام داد: 1ـ ميتوان به نيت غسل تمام بدن را به يكباره در آب فرو برد. مثلاً در آب دريا و رودخانه. 2ـ ابتداء از سر و گردن و بعد از نيمه ی راست بدن و سپس از نيمه ی چپ بدن از هر كدام سه بار آب ميريزيم طوريكه هيچ جايي از بدن خشك باقي نماند. بهتر است قبل از غسل نيز همانند وضو با گفتن بسم الله الرحمن الرحيم نيت بكنيم. يعني غسل را براي اطاعت از دستور خداوند و نيز به جهت تقرب به درگاه وي انجام ميدهيم.

جملاتی که زنان دوست دارند بشنوند

(بخش پایانی)

پنجم: اینکه ابتکاراتی که در زندگی انجام می‌دهد تحسین کنید (مثلاً بگویید دکوراسیون منزل عالی است یا آشپزی‌ات حرف نداره‌) یا بگویید: پیشنهادات تو خیلی زیرکانه است و من اصلاً به آنها نیندیشیده‌ بودم. 

از رابطه‌ی نزدیکی که میانتان هست صحبت کنید و زنانگی او را مدح کنید که این کار او را شاد و سربلند می‌کند. 

ششم: اینکه کاری کنید که احساس کند شما از او دفاع می‌کنید، هرچند که او می‌تواند از خودش محافظت کند اما نشان دهید که شما دوست دارید حامی او باشید، و در مقابل خانواده‌تان یا حتی خانواده‌اش یا دوستانتان او را تنها نگذاشته و حمایتش کنید.چراکه اواین لحظات را تاپایان عمرش فراموش نمیکند وزمانیکه این سخنان راميشنوداحساس امنیت می‌کند. 

هفتم: اینکه با او با لطافت رفتار کنید و به احساسات او نزدیک شوید. زمانیکه با شما سخن می‌گوید بدون اینکه حرفش را قطع کنیدبه سخنانش گوش دهید،چون اغلب اوقات همسرتان ازشمامشارکت عاطفی میخواهد نه راه‌حل‌های اجباری. 

 مواردی که ذکر گردید باید در قالب یک برنامه‌ و روش تربیتی در نظر گرفته شود تا فرزندانمان بر اساس آن تربیت شده و نسلی از ما وارد جامعه شود، که از آزار، اهانت، تمسخر و تحقیر زن بیزاری جویند. 

 زنان در اصل باید بر اساس نرمی و عشق و زیبایی پرورش داده‌ شوند، همانگونه که خداوند می‌فرماید: « أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ: آیا کسی که در زر و زیور پرورش یافته است. » ﴿زخرف: ١٨﴾  و مقصود از آن این است که زن از زیبایی نشأت می‌گیرد و تربیت خاصی دارد، که با تربیت مردان متفاوت است. به همین دلیل بزرگ‌ترین اشتباهی که مردان مرتکب می‌شوند، آن است که هنگام تعامل با زنان طوری رفتار می‌کنند که گویی با یک مرد روبرو هستند و این زمانی رخ می‌دهد که زنان را نمی‌شناسند. 

هرکس در موقعیت‌ها و رفتار رسول اکرم (ص) در تعامل با همسرانش تأمل کند، مهربانی، لطف و محبت حضرت رسول (ص) درحق همسرانش را در همه‌ی موقعیت‌ها درمی‌یابد. 

به عنوان مثال ایشان محبت خویش را نسبت به عایشه (رض) حتی در جمع صحابه نیز اعلام می‌کرد و می‌فرمود: «به راستی که عایشه برای من عزیز‌ترین کس است.» 

ایشان همواره به روی همسرانشان لبخند میزد،ودرهنگام سخن گفتن باایشان لذت میبرد ودرگفتگوهای آنان مشارکت می‌کرد. 

زمانیکه ام‌المؤمنین صفیه (رض) سوار بر شتر می‌شد، پایش را روی زانوی مبارک پیامبر می‌گذاشت و همو در زمان ناراحتی اشک‌های صفیه را با دست‌های مبارکشان پاک می‌نمود. 

در ‌‌پایان باید سخن به‌حق توماس هیلر را یادآور شد که‌ گفت: «زن نصف جامعه است و در واقع نیم دیگر را به دنیا می‌آورد، در ‌‌نتیجه‌ وی همه‌ی جامعه است، در پشت هر مرد بزرگی، زنی بزرگ ایستاده است.» 

با این وصف آیا زنان استحقاق رفتار نیکوی ما را ندارند؟

آنچه که باید هرمسلمانی  بداند

(بخش نخست)

الحمد لله رب العالمين و الصلاه و السلام علی اشرف المرسلين و علی آله و اصحابه اجمعين. اما بعد:

شناخت دين اسلام و درك اصول و احكام آن مستلزم تلاش وكوشش فراواني است كه به آساني به دست نميآيد به همين علت دانشمنداني هستندكه سالياني درازجهدوكوشش خويش را دراين راه صرف نموده و زحمات و سختيهاي فراواني را متحمل شده‌اندتااصولي تدوين كرده واحكام اسلامي رابناب آن اصول ازآيات واحاديث استخراج نمايند وبه ديگران نيزبياموزند.آنان عالمان ومتخصصان دين اسلام و جانشينان پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم محسوب ميشوند كه به هر يك از آنها «مجتهد» گفته ميشود.

يك انسان بالغ دختر يا پسرحتما بايد از مسائل ديني خود آگاه بوده و لازم است از يك مجتهد كامل تقليد نمايد و مسائل ديني خويش راطبق دستورآن مجتهد انجام دهدتااعمال وي نزدخداوندمقبول واقع گردد. بنابراين به افرادي كه از مجتهدين پيروي ميكنند «مُقلِّد» گفته ميشود. مجتهدين اهل سنت و الجماعت در اصول دين حضرت امام ابوالحسن اشعری و حضرت امام ابومنصور ماتريدی است و در فروع دين حضرت امام اعظم ابوحنيفه،حضرت امام مالک،حضرت امام شافعی وحضرت امام احمدبن حنبل رحمهم الله تعالی ميباشند.
زمان عمل به احكام
دستورهاي عملي اسلام برنامه زندگي هرمسلمان است كه اززمان بلوغ آغاز ميشود. علائم و نشانه‌هاي بلوغ در پسرها و دخترها متفاوت است. مهم‌ترين آنها درپسرها «احتلام» ودردخترها «عادت ماهانه» است كه به محض مشاهده اين علائم، دستورات دين اسلام لازم شده و شخص نيز «مُكلَّف» ميگردد. ممكن است افرادي باشند كه اين علائم را مشاهده ننموده اما از لحاظ سنّي به حد بلوغ رسيده باشند كه بر اين اشخاص نيز رعايت دستورات اسلامي الزامي است.حداقل بلوغ سني درپسرها از «12» سالگي و در دخترها از «9» سالگي است و حداكثر آن نيز در هر دو در «15» سالگي است.

نماز
يكي از اركان مهم دين اسلام خواندن نمازاست كه درآيات واحاديث متعددي براي برپاداشتن اين فريضه الهي تأكيد بسياري شده است. چنانچه پيامبراكرم صلي الله عليه و سلم فرموده است: «نماز ستون دين است هر كس اين ستون را برپا دارد همانا دين را بر پا داشته و هر كس آنرا ترک نمايد همانا دين را از بين برده است». بنابراين لازم است براي اداي اين فريضه مهم الهي مقدمات ذيل انجام شود:
1ـ وضو 2ـ غسل، درصورت جنب بودن 3ـ تيمم، در صورت نبود آب كافي جهت وضو و غسل 4ـ پاك بودن لباس ومكان 5ـ پوشيده بودن عورت6ـ نيّت7ـ استقبال (روبطرف قبله ايستادن) 8ـ اذان و اقامه.

وضو
يكي از شرايطي كه نمازگزار بايد داشته باشد وضواست.وضوباعث پاكي بدن و صفاي روح و روشني دل ميگردد و مراحل انجام آن به ترتيب ذيل است: 1ـ اعوذ بالله وبسم الله. قبل ازهرچيزبه آرامي اَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ، ميگوييم. يعني از شرّ شيطان رانده شده به خداوند پناه ميبرم و با نام خداوند بخشنده ی مهربان شروع ميكنم.

2ـ نيت. سپس اينگونه نيت مي‌كنيم: نيت كردم وضو گرفتن را جهت تقرّب به درگاه الهي. 3ـ شستن دستها تا مچ. دستها را تا مچ سه بار ميشوييم و دقت ميكنيم كه لاي انگشتان نيز كاملاً شسته شوند. به هنگام شستن دستها اين دعا را مي‌خوانيم: بِسْمِ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّهَ‌ اِلاَّ بِاللَّهِ. 4ـ مضمضه يا شستن دهان. بـا دسـت راست سه بـار بـه دهـان آب ميگيـريـم و با غرغره كردن كاملاً آن را ميشوييم.
اما در ماه مبارك رمضان به خاطر احتمال رفتن آب به گلو لازم نيست غرغره كرده شود. بهتر است هنگام شستن دهان، دندانها را مسواك زده و يا با انگشتِ شصت و اشاره آنها را تميز كرد. سپس اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ اَعِنِّيْ عَلَي تِلاَوَهِ الْقُرْآنِ وَ عَلَي ذِكْرِكَ وَ شُكْرِكَ وَ حُسْنِ عِبَادَتِكَ. 5ـ استنشاق يا شستن بيني. با دست راست، سه بار آب به بيني گرفته و با دست چپ كاملاً آن را تميز ميكنيم. به هنگام شستن بيني اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ اَرِحْنِيْ رَائِحَهَ الْجَنَّه.

6ـ شستن صورت. سپس صورت را از بالاي پيشاني ـ از محلي كه موي سر روئيده است ـ و از دو طرف تا گوش و از پايين تا زير چانه سه بار كامل و دقيق ميشوييم و ريش‌ خود را نيز خلال ميكنيم. به هنگام شستن صورت اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ بَيِّضْ وَجْهِيْ يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوْهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوْهٌ.

7ـ شستن دست راست.دست راست راازنوك انگشتان تا آرنج سه بارميشوييم. بايد توجه داشت كه خود آرنج نيز شسته شود. سپس اين دعا را ميخوانيم: اَلَّلهُمَّ اَعْطِنِيْ كِتَابِيْ بِيَمِيْنِيْ وَ حَاسِبْنِيْ حِسَاباً يِسِيْراً.

جملاتی که زنان دوست دارند بشنوند

(۱)

خداوند زن را سکنی، پناهگاه، امنیت و آرامش برای افکار و منشأ عشق آفریده است و براساس خلقت وجودیش مخلوقی احساسی و عاطفی می‌باشد. 

او علایق و نگرشهای خاصی دارد که با طبیعتش متناسب و سازگار است و برای همین در واقع تعامل با این مخلوق نیاز به مهارت، هنر و ذوق بسیاری دارد، زیرا رسول -صلی الله علیه وآله وسلم- زن را به کاسه‌ای شیشه‌ای تشبیه نموده‌اند و به ما امر فرموده‌اند تا با او با مهربانی رفتار نماییم و فرموده‌اند: «رفقاً بالقواریر» چرا که او بسیار نازک، زیبا و جذاب است و اگر بشکند به سختی التیام می‌یابد. شکستن قلب همسر سبب اهانت به مقام انسانی وی (ستم، ضرب و شتم، بی‌توجهی و در نتیجه‌ جدایی) می‌شود. 

آمار‌ها حاکی از آن است که اگر زن از سوی همسرش مورد توجه واقع شود و احساس امنیت کند،درزندگی‌اش احساس خوشبختی می‌کند، و این سعادت و امنیت در ۷ مورد که زنان با شنیدن آن خشنود می‌شوند خلاصه شده است. 

اول: اینکه ذکاوت و روش فکر کردن زن را مدح کنید، مثلا بگویید تو خیلی باهوشی و یا بگویید که ایده‌ی تو به من کمک کرد که مشکلم به آسانی حل شود. 

اینگونه جملات سبب می‌شود که زن باور کند که جایگاه مهمی در زندگی شما دارد، و این باعث افزایش اعتماد به نفس او می‌شود. (این امر را زیبایی عقل می‌نامند). 

دوم: اینکه همیشه‌ از زیبایی جسم و پوشش او سخن به‌ میان آورید، زیرا زن به جسمش توجه زیادی می‌کند، و در این رابطه، نظر همسرش برای وی بسیار مهم است. 

برای مثال می‌توانید از لباسش، جسمش و حتی عطرش تعریف کنید و سلیقه‌ی او را تحسین کنید، چرا که این جملات برای وی گوشنواز است. 

سوم: اینکه اهمیت رابطه‌تان را برایش شرح دهید و تأکید کنید که به او افتخار می‌کنید. از آنچه که برایتان انجام داده است از خدمات، فداکاری‌هایش (چه به خانواده‌تان کمک کرده باشد یا به شما کمک‌های مالی کرده باشد) یا برای سلامتی فرزندانتان شب زنده‌داری کرده باشد، تشکر کنید. 

 چهارم: اینکه اهمیت وجود او در زندگی خود را بیان کرده و او را آگاه سازید که او بهترین دوست شماست. 

روزی در خیابان دوستم و زنش را دیدم. او با من در مورد فداکاری‌های همسرش که حدود بیست سال در کنار او مانده بود تا او اعتیادش را ترک کند، و گفت اگر زنم نبود من نابود شده بودم. می‌دیدم که زنش با شنیدن این حرف‌ها بسیار خوشحال به نظر می‌رسید. 

اطلاعيه

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مسجد جامع توحید مهرآباد به دنبال هتک حرمت به قبر صحابی پیامبر اکرم(ص) حضرت حجر بن عدی رضی الله عنه و قتل عام مردم بی دفاع سوریه، جامعه  اهل سنت مشهدمقدس بالاخص نمازگزاران مسجد جامع توحید مهرآباد اینگونه اعمال ننگین را شدیدا" محکوم می نمایند.

اهانت به قبور صحابه حرام شرعی است        

 

اهانت عده ای افراطی به قبور مبارک صحابه بزرگوار رسول الله در برخی کشورهای اسلامی، مایه نگرانی و نارضایتی شدید علمای سرشناس جهان اسلام اعم از شیعه و اهل سنت شده است.

بسیاری از اندیشمندان و علمای دلسوز مسلمان، در قالب مصاحبه و یا صدور بیانیه اقدام موهن افراطیون در اهانت به قبور یاران رسول مکرم اسلام را به شدت محکوم کرده اند.

در همین زمینه خبرنگار تقریب در زاهدان با جناب مولوی "عبدالحمید اسماعیل زهی"، مدیر دارالعلوم مکی اهل سنت زاهدان، امام جمعه مسجد مکی و از علمای صاحبنظر این استان، گفتگویی ترتیب داده است که مشروح آن در ذیل می آید:

- جناب مولوی، ضمن عرض سلام، همانطور که مستحضر هستید اخیرا عده ای افراطی نسبت به قبور برخی صحابه بزرگوار رسول الله (ص) همچون "حجر بن عدی" در سوریه، "جعفر بن ابیطالب" ملقب به جعفر طیار در جنوب اردن و "زهیر بن قیس" در لیبی اهانت کرده اند، نظر حضرتعالی در خصوص این رفتارها چیست؟ آیا این نوع رفتار در دین مبین اسلام جایگاهی دارد؟

- بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه میان همه مسلمانان مورد اتفاق است و همه آن را می پذیرند این است که صحابه بزرگوار حضرت رسول (ص) از جایگاه خاص و ویژه ای برخوردار هستند. هم قرآن عظیم الشان در جاهای متعدد جایگاه صحابه را بیان کرده است و به صحابه وعده بهشت داده شده است و هم در احادیث نبوی نیز حضرت رسول (ص) تاکید کرده اند که در رابطه با یاران و صحابه من از الله تعالی بترسید و به صحابه اهانت نشود و توهینی صورت نگیرد. بزرگان دین هم بارها تاکید کرده اند که از صحابه پیامبر (ص) به نیکی یاد کنیم و خوبیهای آنان را متذکر شویم و اگر از صحابه که به اعتقاد ما معصوم نیستند، خطا یا گناهی سر بزند خطا و گناه آنان را یاد نکنیم و خوبیهای آنان را یاد کنیم. با توجه به حرمت و جایگاهی که صحابه در دل همه مسلمانان دارند لذا اهانت به صحابه جایز نیست. چه این بزرگواران باشند که شما نام بردید، حجر بن عدی باشد یا جعفر بن ابیطالب و جعفر طیار که ایشان شخصیت بسیار برجسته تاریخ اسلام و صحابه بزرگ رسول الله (ص) است. ایشان از شهدای جنگ موته است که بسیاری مشاهده کردند که ایشان بعد از شهادت در حال پرواز به آسمانها است و در روایات هست که در جنگ هر دو بازوی ایشان قطع شد ولی ایشان پرچم اسلام را بر زمین رها نکرد و خداوند متعال به ایشان دو بال داد و به آسمان پرواز داد و این مقام بسیار والایی است. یا زهیر بن قیس باشد که اشاره به حادثه مدتی قبل در لیبی کردید، اینها و سایر صحابه و خلفای راشدین و عشره مبشره و ازواج مطهرات و سایر یاران رسول الله (ص) و خاندان بزرگوار و اهل بیت آن حضرت، اینها کسانی هستند که در راه اسلام جان داده اند و ما هر چه داریم از این بزرگان داریم و جانفشانی این عزیزان و بزرگان موجب شده که ما امروز بتوانیم نام خدا را بر زبان بیاوریم. لذا احترام به این بزرگواران بر همه مسلمانان واجب است و بی حرمتی به ایشان بر هیچکسی جایز نیست.

این پدیده زشتی که درباره نبش قبر، اخیرا می شنویم ، نبش قبر این اولیا و بزرگان دین و صحابه از لحاظ شرعی حرام و ناجایز است. در آموزه های متعالی دین اسلام به طور کلی هم به ما دستور رسیده است که لاتسبوا الاموات. مرده ها را بد و بیراه نگویید و فحش ندهید و بی احترامی نکنید. حال این بزرگواران که صحابه پیامبر و دارای جایگاه ویژه هستند و به قبر یک انسان عادی هم نباید بی احترامی بشود. قبر مسلمان دارای حرمت است و باید محترم باشد. نباید قبر مسلمان را کسی نبش قبر کند و این به هیچ عنوان جایز نیست. در تاریخ مسلمانان این سابقه ندارد که قبر مسلمانی را بروند نبش کنند و بی احترامی کنند. ما اعتقاد داریم نبش قبر پدیده بسیار زشت و خطرناک و نشان افراط گری و تندروی است و اگر این تندروی مهار نشود و جلویش گرفته نشود بالاخره این حرمت برای هیچکس باقی نمی ماند. وقتی حرمت صحابه رعایت نشود و حرمت قبور اولیاء الله و صحابه حفظ نشود دیگر این حرمت برای کسان دیگر هم باقی نمی ماند. معتقدم همه علما و اندیشمندان اسلام باید با این پدیده زشت برخورد کنند تا جلوی این پدیده گرفته شود تا ضایعات بیشتری به بار نیاورد.

- جناب مولوی، شما به افراط گری اشاره داشتید. متاسفانه اکنون مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت در نقاط مختلف دنیا گرفتار افراط گری شده اند و استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل نیز بیشترین سوء استفاده را از این قضیه می برند، به نظر شما راه مقابله با این افراط گری ها چیست و راه حل را در چه می بینید؟

- اعتقاد دارم این افراط گری که در همه فرق اسلامی مشاهده می شود و در میان شیعه و اهل سنت، متاسفانه عده ای افراطی در هر دو فریقین یافت می شوند، معتقدم باید با شیوه ای مناسب، وارد صحنه شویم و اینها را به حال خود رها نکنیم. افراطیون مذهبی باید تفهیم شوند و باید با آنها صحبت شود. باید با آنها گفتمان و مذاکره و مباحثه شود تا اینها متوجه افراط گری خود شوند و دست از تندروی بکشند. خود ما در این زمینه تجربیاتی داریم. با برخی افراد تندرو در منطقه مذاکره و صحبت کردیم و برایشان دلیل آوردیم و بسیاری از اینها دست از تندروی برداشتند و قانع شدند. معتقدیم گاهی برخورد خشن با این افراطیون آنان را خشن تر می کند. باید با گفتمان و استدلال پیش برویم تا بتوانیم مسیر اینها را تغییر دهیم. این افراط گری ها در واقع نوعی انحراف است. در صدر اسلام هم این انحرافات پیدا شد ولی بهترین علاج برای اینها قبل از هر چیز گفتمان بود. به عنوان مثال جریان خوارج که پیش آمد در مرحله نخست با اینها نشستند و بحث کردند و صحبت کردند و حتی بسیاری از اینها توبه کردند و برگشتند و تنها عده ای معدود بودند که بر اعتقاد انحرافی خودشان اصرار کردند و در نهایت سرکوب شدند و لذا این نوع افراط گری و انحرافات و تندروی ها در طول تاریخ بوده است اما باید با عقل و تدبیر و با اندیشه و گفتمان تا حد مقدور مسیر انحرافی اینها را تغییر داد و اینها را متوجه نقصان و ضرر افراط گری و تندروی و انحرافشان کرد.

ما این اقدام اهانت آمیز اخیر را به شدت محکوم می کنیم و امیدواریم با گسترش فرهنگ گفتمان، خرد و اندیشه، اعتدال، اخوت و برادری و وحدت اسلامی در میان امت اسلام بیش از پیش تقویت شود و دیگر شاهد این افراط گری های مذهبی در جهان اسلام و دنیای بشریت نباشیم.

-از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید ممنونم.

منبع: خبرگزاری تقریب(تنا)

فراغت و بيکاري واهميت برنامه ريزي براي تعطيلات تابستان و عدم غفلت از آن

(بخش پاياني)

انسانهای بیکار در جریان زندگی، اهل بیهوده گویی وشایعه پراکنی هستند؛ زیرا ذهن هایشان پریشان ومتشتت می باشد«رضوا بأن یکونوا مع الخوالف» ([منافقان] راضى شدند که با خانه‏نشینان باشند).                                                          

خطرناک ترین حالت برای ذهن آدمی، هنگامی است که صاحب آن از انجام کار مفید فارغ باشد، در چنین حالتی چنین شخصی به اتومبیلی می ماند که با سرعت و بدون راننده از سراشیبی به پایین آمده و بی هدف به چپ و راست کج می شود.              

روزی که در زندگی خویش بیکار بودی [نه در کار دینی ونه در کار مفید دنیوی]، در آن هنگام خود را برای پریشانی، غم، اندوه و اضطراب آماده کن؛ زیرا این فراغت تمام پرونده های گذشته، حال وآینده ی زندگی را در برابرت گشوده و تورا سر در گم خواهد کرد. نصیحت من برای خودم وشما اینست که بجای این بی خیالی کُشنده که در حقیقت همچون چاله ای پنهان و به مانند خودکشی با کپسول مُسَکّن می باشد ، به انجام کارهای مفید مشغول شوی.                                                                                             

فراغت وبیکاری، شبیه شکنجه ی آرامی است که در زندانهای چین از آن استفاده می شود، بدین صورت که زندانی را زیر لوله‌ی آب قرار می دهند و در هر دقیقه یک قطره آب از لوله بر زندانی می چکد، و در مدت زمان انتظار چکیدن قطره ی بعدی زندانی کم کم دچار فشار روانی و دیوانگی می شود.                                                                                                                        

 راحت طلبی غفلت است؛ بیکاری، دزدی است حرفه ای، و عقل تو شکاری درهم دریده شده برای این جنگهای وهمی .        

بنابراین همین الآن برخیز؛ نماز خوانده یا قرآن را تلاوت کن، تسبیح گفته یا مطالعه کن، مشغول نوشتن شو یا اینکه کتابخانه ات را مرتب کن، یا اینکه به دیگری نفع برسان؛ تا بر فراغت چیره شوی، و بدان که “من برای تو از نصیحت کنندگان می باشم”.        

 فراغت وبیکاری را با چاقوی کار و تلاش [ دینی یا دنیوی ] قربانی کن، تا اینکه پزشکان دنیا در برابر این عکس العمل فوق العاده، ۵۰ درصد خوشبختی را برایت تضمین کنند.
به کشاورزان، نانواها وبنّاها بنگر که چگونه با احساس خوشبختی و راحتی خاطر مانند پرندگان نغمه سر می هند در حالیکه تو در رختخوابت اشکهای خویش را پاک کرده ودر پریشان‌حالی و بیقراری بسر می بری.
                                                        

درس هايي براي بهترزيستن

خیلی چیزها میدانستیم ولی عمل نمی کردیم ****    

    یکی از علماء بزرگ  بنام ابن القیم رحمه الله می فرماید:****

در اثرمرض طاعون دختر جوانی جانش را ازدست میدهد؛ پدرش او را در خواب میبیند، از دخترش می پرسد آخرت چگونه بود؟ جواب عجیبی میدهد:

 ما برای امر بزرگی به دنیا آمده ایم، خیلی چیزها میدانیم ولی عمل نمی کنیم، بخدا قسم یک سبحان الله گفتن یا یک رکعت نماز خواندن در پرونده اعمالم دوست داشتنی تر است از

دنیا وما فیها .****

این دخترسخنی بزرگی گفت ****

*کنا نعلم ولا نعمل***

خیلی چیزا میدانیم ولی عمل نمی کنیم****

خیلی ازما منظورش را نفهمیدیم****

من شرح این عبارت را بطور مثال بیان می کنم تا بهتر بدانیم،****

** **

-1  می دانیم گفتن سبحان الله 100 مرتبه در روز گناهان را از بین می برد گرچه به اندازه کف دزیا باشد،****

شب و روز می گذردیک بار هم نمی گوییم**

** **

-2  می دانیم دو رکعت سنت ضحی برابر است با 360 صدقه، ****

روزها را پشت سر می نهیم و این نماز را نمی خوانیم****

** **

-3  می دانیم یک روزدر راه خداروزه سنت بگیریم ،خداوند به برکت آن ما را 70سال از آتش جهنم دور می کند، ****

هفته می گذرد. روزه نمی گیریم .***** *

-4 می دانیم اگر زیارت یک مریضی برویم، در آن روز 70 هزار فرشته ما دعای مغفرت می کنند،****

این هفته چندتا مریض را ملاقات کردیم****

** **

-5 می دانیم اگر کسی در نماز میت شرکت نماید، و تا دفن کردن اورا همراهی کند،دو قیراط اجر کسب می کند ( قیراط به اندازه کوه احد است)****چندتا میت را همراهی کردیم.****

** **

-6  می دانیم اگر کسی برای خدا مسجدی را بنا کند گرچه به اندازه لانه پرندهباشد، یعنی به اندازه نیازآن منطقه باشد،خداوند در بهشت خانه ای برای او میسازد.****

آیا در ساخت مسجدی سهیم بوده ایم ولو بمبلغ 10دینار.****

** **

-7  می دانیم کمک کردن به بیوه زنی و فرزندان یتیمش؛ مانند مجاهد در راه خداست، مانند روزه داری است که اصلا افطار نکند ومانند شب زنده داریست که اصلانخوابد.**** آیا کمکی به آنهانموده ایم ؟****

-8  می دانیم؛ اگر یک حرفی از قرآن بخوانیم یک نیکی کسب می کنیم که خداوند آنرا ده برابر می گرداند،****

در روز چقدر قرآن می خوانیم.****

-9 می دانیم حج مقبول پاداشش بهشت است،واز گناه طوری پاک میشود انگار تازه از مادر متولد شده است ****

برای انجام دادن جج آیا هیچ فکری کرده ایم.****

-10 می دانیم شرف مومن نماز شب خواندن است****

رسول خدا واصحاب بزرگوارش باوجود مشغول بودنشان بدست آوردن لقمه نان.وشرکت و جهاد در راه خدا نمودن ****

هیچ وقت نماز شب را ترک نکردند.**** آیا برای نماز شب فکری کرده ایم.****

-11 همه ما میدانیم قیامت آمدنی است هیچ شکی درآن نیست****

وخداوند مردگان را برای حساب و کتاب از قبرها بیرون می کشد****

برای چنین روزی خود را آماده نمی کنیم****

مردگان را دفن می کنیم نماز بر آنها می خوانیم،ولی برای چنین روزی تلاش نمی کنیم،****

انگارنامه تضمین شده ای بما داده اند که نوشته شده با شما کاری نیست حساب وکتابی ندارید !!!****

بدانید برادران عزیز و خواهران بزرگوار****

هرنفسی که می کشیم به مرگ نزدیک ونزدیکتر می شویم ****

از لحظات زندگی درس بگیریم ****

روش زندگی کردن را تغییر دهیم ****

وخودرا برای حساب وکتاب فردای قیامت آماده کنیم ،****

روزی که همه از یکدیگر فرار می کنیم ****

روزی که از برادر از مادر واز پدر واز زن وفرزند فرار می کنیم ****

وهر کسی به فکر خودش است .****

خدایا آیا رساندم؟**** خدایا تو گواه باش.****

فراغت و بيکاري واهميت برنامه ريزي براي تعطيلات تابستان و عدم غفلت از آن

 

بخش نخست (۱)

هنگامي که بحث از تعطيلات تابستان مي شود شايد در ذهن عده اي استراحت، و دست کشيدن از مطالعه و مانند آنها مي آيد،اما تعطيلات تابستان سستي وتنبلي و بي برنامه بودن نيست.چون تعطيلات تابستان بخشي ازعمرماست که در روز قيامت از ما سؤال خواهد شد که عمرمان را چگونه سپري کرديم؟ و مجرمان حسرت از دست دادن ايام عمر را مي خورند و تقاضاي فرصت جبران را مي کنند.اما به آنها فرصت دوباره داده نمي شود؛(( رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا [المؤمنون] (99)                                                                   

از آنجا که زمستان بخاطرمشغوليتهاي درسي،فرصت کمتري براي يادگيري علوم ديني است،پس تابستان بهترين فرصت براي بالابردن معرفتهاي ديني است وبرنامه ريزي براي اين هدف عالي بخاطررشدوارتقاءسطح فرهنگي ازضروريات انسان مؤمن است.و قطعاًاستفاده ازتعطيلات تأثير زيادي دررشدشخصيت انسان دارد.                                                                                                                                                                                                         و يکي از منشأ مشکلات ديني و اجتماعي و اخلاقي، عدم برنامه ريزي در تعطيلات است. و نعمت فراغت يکي از دو نعمتي است که پيامبر در حديث مي فرمايد:بيشتر مردم آز آن ضرر مي کنند.((نعمتان مغبون فيهما کثير من الناس الصحة و الفراغ))                                                                                                        خطرات فراغت و بيکاري اوقات عمر را دربيکاري گذراندن خطرات زيادي دارداز جمله: 1- کسالت و بي حالي.2- بد اخلاقي و عصبانيت.3- سپري کردن اوقات در کارهاي غير مفيد و حتي مضرو در نوجوانان: رشدنيروي جنسي قبل از رسيدن وقت آن.4- مشکلات روحي و رواني و غيره                                                                                                                                                                                          وظيفه ي اولياء نسبت به اوقات فراغت فرزندان: 

اولياء محترم خصوصاً پدران گرامي خداوند به شما نعمت فرزند بخشيده و شما را مسؤل تربيت ايماني آنها نموده،با پرورش آنها بر طاعت و عبادتِ خداوند آنها را از انحراف حفظ کنيد و همچنين اسباب رشد آنها را در مورد علاقه شان فراهم کنيد.و اين توصيه خداوند متعال آويزه ي گوشمان باشد:(( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا                                                             پدران محترم!وسيله فسادوتباهي فرزندانمان نباشيم وازآنها غفلت نکنيم وآنها را از دوستان ناباب و وسايل فاسد کننده عقيده و اخلاق دور نگهداريم.و فرهنگ استفاده از وسايل دو جانبه را به آنها بياموزيم،و تمام تلاش خود را بکارگيريم تا تعطيلات به نفع دين و دنياي ما و عزيزان ما باشد. و در آينده عزيزانمام چشم روشني ما باشند نه مايه ننگ و شرمندگي همچنين در مقابل خداوند سربلند باشيم.

 برخي از برنامه هاي مفيد براي استفاده از تعطيلات تابستاني:  

 مطالعه کتابهاي مفيد ديني و علمي  

مسافرتهاي سالم براي  نشاط  بيشتر                                                                                                                                                                                              يادگيري مهارتهاي مختلف من جمله کامپيوتر                                                                                                                                      شرکت در کلاسهاي ديني و علمي

سلام برشما خواننده وبيننده گرامي !

ازاينكه مدتي نتوانستيم درخدمتتان باشيم جدا" عذرخواهي مي نماييم

اميدواريم كه بتوانيم درپرتوعنايات رب العالمين ودعاي خير تان درمحضرتان باشيم.