رمز قرآن از حسین آموختیم

 

۱۰۳۵۱۶۶۳_۳۵۷۴۰۲۱۴۷۷۷۰۴۹۳_۲۰۱۸۸۱۳۶۹۵۸۸۷۹۹۳۵۷۰_nبه رغم تفاوت بنیادین تفسیر حادثه کربلا و نوع بزرگداشت آن در میان اهل سنت و شیعه، بر این واقعیت اجماع هست که قیام دلیرانه و مسئولانه امام حسین رضی الله عنه در برابر انحرافات سیاسی آن روزگار، برخاسته از هسته اندیشه توحیدی و معطوف به احیای ویژگی های یک جامعه برآمده از لا اله الا الله بوده و رنگ اصیل اسلامی داشته است؛ زیرا پُر پیداست که قبول توحید، مستلزم تغییر سبک زندگی و دگرگون سازی مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و فرد موحّد در صورت اصالت فهم دینی اش، ناگزیر مدافع آزادی بشر از چنگال جباران و برقراری نظام عدالت محور خواهد بود.

اسلامی بودن یک اجتماع، دو مبنا و نماد دارد: نخست، فقدان استعباد و به بردگی کشاندن انسان ها که بیش از همه در تلاش های موسی علیه السلام مشهود است؛ دوم، حاکمیت عدل و قسط که در آیه «لیقوم الناس بالقسط» هویداست.

مشهور است که پیام آور صلی الله علیه وسلم  فرموده اند که یک جامعه را نمی توان دین پسندانه خواند مگر آن گاه که قضاوت در آن بر مبنای عدالت باشد و بی پناهان بتوانند بدون اضطراب و لکنت زبان، حق خویش را از قدرتمندان مطالبه کنند! این ارزش ها را به تعبیر زیبای علامه اقبال، خون امام حسین از نو زنده کرد و مقاومت دلیرانه او بود که تخت استبداد را لرزاند. فراموش نکنیم که تشخّص طلبی ها و لجاجت های هویتی، نباید بر ماهیت احیاگرانه و رهایی بخش خیزش ایثارگرانه حسین بن علی، غبار فراموشی و بی اعتنایی بنشاند و ما را در ستایش و ترویج اندیشه حسینی مردّد سازد!

علامه اقبال لاهوری، ابیاتی دقیق و هنرمندانه در رمزگشایی از واقعه کربلا دارند که گزیده ای از آن، ذیلاً تقدیم می شود:

هر که با هو الموجود پیمان بست

گردنش از بند هر معبود رَست

مؤمن از عشق است و عشق از مؤمن است

عشق را ناممکنِ ما، ممکن است

عقل در پیچاک اسباب و علل

عشق، چوگان بازِ میدانِ عمل

عشق را آرام جان، حُریّت است

ناقهاش را ساربان، حُریّت است

آن شندیدستی که هنگام نبرد

عشق با عقل هوس پرور، چه کرد؟!

آن امام عاشقان، پور بتول

سرو آزادی ز بُستان رسول

سُرخ رو عشق غیور از خون او

شوخی این مصرع از مضمون او

چون خلافت، رشته از قرآن گسیخت

حریت را زهر اندر کام ریخت

خاست آن جلوه خیرُالأمم

چون سحاب قبله باران در قدم

بر زمین کربلا بارید و رفت

لا إله در ویران ها کارید و رفت

تا قیامت قطع استبداد کرد

موج خون او، چمن ایجاد کرد

بهر حق در خاک و خون گردیده است

پس بنای لا إله گردیده است

تیغ بهر عزّت دین است و بس

مقصد او حفظ آیین است و بس

ماسِوی الله را مسلمان، بنده نیست

پیش فرعونی سرش افکنده نیست

خون او تفسیر این اسرار کرد

ملت خوابیده را بیدار کرد

تیغ «لا» چون از میان بیرون کشید،

از رگ ارباب باطل خون چکید

نقش الا الله بر صحرا نوشت

سطر عنوان نجاتِ ما نوشت

رمز قرآن از حسین آموختیم

ز آتش او شعله ها اندوختیم

شوکت شام و فرّ بغداد رفت

سطوت غَرناطه هم از یاد رفت

تار ما از زخمهاش لرزان هنوز

تازه از تکبیر او ایمان، هنوز

ای صبا…! ای پیکِ دورافتادگان،

اشک ما بر خاک پاکِ او رسان!

جلیل بهرامی نیا

امام باقر و شیخین رضی الله عنهم

 

 

امام ابوحنیفه فرمود: به مدینه آمدم و به نزد امام محمد باقر رحمه الله رفتم، گفت: ای برادر عراقی! در مجلس ما ننشین.

من نشستم و گفتم: خداوند ترا صلاح بخشد، در مورد ابوبکر و عمر رضی الله عنهما چه می‌گویی؟

فرمود: خداوند ابوبکر و عمر را مورد رحمت و بخشش خود قرار دهد.

گفتم: پیروان شما در عراق می‌گویند که تو از آنان اظهار بیزاری می‌نمایی.

فرمود: پناه بر خدا! سوگند به پروردگار کعبه که آنان دروغ گفتند، آیا نمی‌دانی که علی، دخترش ام‌کلثوم بنت فاطمه را به ازدواج عمر بن خطاب درآورد؟! و آیا نمی‌دانی که مادربزرگ ام‌کلثوم خدیجه، سرور زنان بهشت و پدربزرگش رسول الله صلى الله علیه وسلم، خاتم پیامبران، سیدالمرسلین و پیامبر پروردگار جهانیان و مادرش فاطمه سرور زنان جهان و برادرانش حسن و حسین سرور جوانان بهشت و پدرش علی بن ابی‌طالب که در اسلام دارای شرف و فضیلت است، می‌باشد؟ اگر عُمر شایسته‌ی همسری ام‌کلثوم نمی‌بود، علی دخترش را به ازدواج عمر در نمی‌آورد.

گفتم: اگر نامه‌ای به آنان بنویسی و این دروغی که بر شما بسته‌اند، را تکذیب کنی، مناسب است!

گفت: آنان نامه‌ها را نمی‌پذیرند؛ من به تو آشکارا گفتم که این جا ننشین، قبول نکردی و نشستی، پس چه طور ممکن است که آنان از نامه‌ای اطاعت می‌کنند؟![۱]

* عبدالستار حسین بر

[۱] . ابوحنیفة حیاته و عصره، آراؤه و فقهه (نوشته‌ی: محمد ابوزهره): ۱۴۴-۱۴۵.

فضیلت روز جمعه

 

 عَنْ أَوْسِ بْنِ أَوْسٍ الثَّقَفِيُّ  سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ: «مَنْ غَسَّلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَاغْتَسَلَ، ثُمَّ بَكَّرَ وَابْتَكَرَ، وَ مَشَى وَلَمْ يَرْكَبْ، وَدَنَا مِنْ الْإِمَامِ، فَاسْتَمَعَ وَلَمْ يَلْغُ، كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ عَمَلُ سَنَةٍ أَجْرُ صِيَامِهَا وَقِيَامِهَا».

از اوس بن اوس ثقفي روايت است از رسول الله شنيدم كه مي‌فرمودند: كسي كه روز جمعه سرش را شسته و غسل کند سپس زود به مسجد آمده و به اول خطبه برسد و پياده رفته و از وسايل نقليه استفاده نكند و به امام نزديك شده و به خطبه گوش داده و كارهاي بيهوده انجام ندهد. براي هر قدمي كه برمي‌دارد ثواب يك سال روزه و نماز به او داده مي‌شود.

{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ } [ الجمعة - الأية: ۹]

اي كساني كه ايمان آورده ايد، هنگامي كه براي نماز جماعت در روز جمعه ندا زده مي‌شود، بسوي ذكر خدا (ج) بشتابيد و هرگونه خريد و فروش را رها سازيد. اين براي شما بهتر است، اگر بدانيد.

فضیلت روز جمعه:

عَنْ أَبِي مَالِكٍ الْأَشْعَرِيِّ س قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ع: «الْجُمُعَةُ كَفَّارَةٌ لمِا بَيْنَهَا وبَيْنَ الْجُمُعَةِ الَّتِي تَلِيهَا وَزِيَادَةِ ثَلَاثَةِأَيَّامٍ وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا».

 
از ابو مالك اشعري  روايت است كه رسول الله فرمودند: جمعه، كفاره‌ گناهان همان جمعه تا جمعه بعدي به همراه سه روزديگر است.زيرا خداوند متعال ميفرمايد:كسي كه يك نيكي انجام دهد ده برابرآن براي او به حساب مي‌آورد.
ارزش نماز صبح جمعه:
عن ابن عمر رض قال رسول الله (ص) «أفضل الصلوات عند الله صلاة الصبح يوم الجمعة في جماعة».
از ابن عمر رض روايت است كه رسول الله (ص) فرمودند: برترين نمازها نزد خداوند(ج)، نماز جماعت صبح روز جمعه است.

 

قرائت سوره‌ي كهف در شب يا روز جمعه

عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س عَنْهُ أَنّ النَّبِيِّ ص قَالَ: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْكَهْفِ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ أَضَاءَ لَهُ مِن النُّورِ مَا بَيْنَ الْجُمُعَتَيْنِ».

 
از ابو سعيد خدري  روايت است كه رسول الله (ص) فرمودند: كسي كه در روز جمعه سوره كهف را بخواند بين دو جمعه برايش نوري روشن مي‌شود.
توجه: چون روز شرعي از غروب آفتاب شروع مي‌شود لذا مي‌توان سوره‌ي كهف را شب يا روز جمعه تلاوت كرد.
كثرت صلوات بر پيامبر

عَن أبي أُمامةَ  قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللهِ:(صلی الله علیه وسلم)«أَكثِرُوا عَليََّ مِنَ الصَّلاةِ فِي كُلِ يَومِ الجُمُعَةِ فَإنَّ صَلاةَ أُمَّتي تُعرَضُ عَليَّ فِي كُلِ يَومِ جُمُعَةِ فَمَن كَانَ أكثَرُهُم عَليَّ صَلاةً كَانَ أقرَبُهُم مِنِّي مَنزِلَةً»

 
از ابو اُمامه  روايت است كه رسول الله (ص) فرمودند: در روز جمعه صلوات بيشتري بر من بفرستيد زيرا صلواتهاي امت من، هر جمعه بر من عرضه مي‌شود پس كسي كه صلوات او بر من بسیار باشد منزلت و جايگاه او به من در روز قيامت نزديكتر خواهد بود.

بانوانی ازجنس بهشت

 

زَجله
 
زَجله زنی باتقوا،روزه گیر و عبادتگر بود.اکثر شب ها برای نماز شب بیدار می شد.مردم بهش گفتند که به خودت رحم کن!!!در کنار عبادت زیادی که انجام می دهی،یه کم استراحت کن.زَجله جواب می داد:آن زمانی که در قبر می خوابیم و استراحت می کنیم،نمیتوانیم بیدار بشیم و دو رکعت نماز بخوانیم،الان که فرصت و توانایی عبادت داریم،چرا انجام ندیم...زَجله تمام عبادت های خود را (قرآن خواندن،لیله قیام ) در خانه انجام می داد و به ندرت از خانه بیرون می آمد.و فقط زمانی که مجاهدین فی سبیل الله،از جهاد برمی گشتند،زَجله بخاطر شستن لباس مجاهدین از خانه بیرون می آمد و لباس مجاهدین را جمع می کرد و در کنار رودخانه آن ها را می شست.

✨تهاجم فرهنگی و راه‌کارهای مقابله با آن*
 
 
👈🏽اهداف تهاجم فرهنگی
 
هدف از تهاجم فرهنگی که امروزه توسط غرب برای کشورهای اسلامی پیاده شده است، از بین بردن ارزش‌های اسلامی و تغییر در اندیشه و نگرش الهی و از بین بردن ایمان مسلمانان است. دشمنان اسلام همچنین ریشه‌کن کردن ارزش‌های بومی و ترویج مادی‌گرایی را ابزار کار خود قرار داده‌اند.
“مدیا” (رسانه) تبدیل به مهم‌ترین ابزار برای استیلا و چیرگی بر کشورهای اسلامی و تغییر در عقاید و افکار مسلمانان شده است. ازبین بردن وحدت اسلامی، اشاعه یاس و ناامیدی از دیگر اهداف مهم تهاجم فرهنگی غرب می‌باشد.
در مجموع این اهداف با یک محورعمده یعنی ترویج ایدۀ عدم کارآیی حکومت دینی و الگوی اسلامی در عصر جدید از راه به چالش کشیدن ارزش‌های اسلامی و تضعیف همه‌جانبه نظام اسلامی است. اسلام که خود به‌عنوان یک فرهنگ جهانی مطرح است، هیچ‌گونه سازگاری با فرهنگ مادی و سلطه‌گر اروپایی و آمریکایی ندارد و به همین علت، بیشترین توجه سلطه‌گران غربی به تهاجم فرهنگی علیه اسلام و نهادهای آن بوده است و سعی شده تا این فرهنگ غنی را از اساس و پایه سست نمایند؛ ساختن کاریکاتور موهن علیه پیامبر اسلام و رسول رحمت- صلی‌الله‌علیه‌وسلم- نمونه‌ای از این اقدامات است.
 
👈🏽 بزرگترین ابزار در تهاجم فرهنگی
 
از ابزارهای فرهنگی دشمن می‌توان به استفاده از هنر، سینما و تئاتر اشاره نمود که از طریق تولید انواع فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی و انتقال آن به کشورهای اسلامی به طرق مختلف انجام می‌پذیرد.
امروزه بیشتر افراد جامعه زمان زیادی از شبانه‌روز را به تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای اختصاص می‌دهند و همین امر سستی نظام بیشتر خانواده‌های مسلمان را به دنبال دارد. اکنون شبکه‌های ماهواره‌ای به ابزاری مؤثر در گسترش استیلای فرهنگ غرب در جهان تبدیل شده‌اند.
این ابزار، از نافذترین ابزارهای تهاجم فرهنگی است، زیرا مستقیما از راه «فرهنگ» وارد کار می‌شود و اثرات خود را به جای می‌گذارد.
آیا هزینه‌های هنگفت برای ساخت سریال‌های مبتذل و غیراخلاقی و شبکه‌های ماهواره‌ای که جز، تاثیرات سوئی را بر جوانان در رفتارهای اجتماعی نداشته است و سعی در القای فرهنگ پوچ غربی و سست کردن بنیان خانواده دارد، ما را به فکر وا نمی‌دارد؟
ساخت این سریال‌ها مخصوصا سریال‌های ترکی که توسط لائیک‌های ضد دین تدوین شده که هیچ هدفی جز ابتذال جوانان و نابودی اسلام ندارند. راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای مستهجن بزرگ‌ترین حمله به اعتقادات جوانان مسلمان در کشورهای اسلامی است.
متاسفانه این تاثیر در بین خانواده‌های مسلمان پررنگ است. حتی چند صباحی است که برنامه‌های شبکه‌های داخلی هم به تقلید از این زرق‌وبرق‌ها پرداخته‌اند و ناخودآگاه مسیر القای فرهنگ غیراسلامی را هموارتر کرده‌اند.
با وجود اینکه برخی از برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارند، اما امروزه بیشتر جوانان شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای را نه برای استفاده از برنامه‌های علمی آن، بلکه برای تماشای برنامه‌هایی انتخاب می‌کنند که آنها را در رسانه‌های داخلی نمی‌یابند. در واقع به‌خاطر برنامه‌های مبتذل و مستهجن از ماهواره استفاده می‌کنند که زمینه‌ی انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه‌ها برای قشر جوان بسیار زیاد است.
برای نابودی یک ملت نیازی به جنگ گسترده و حمله‌ی نظامی نیست؛ کافی‌ست فرهنگ و اعتقادات آن ملت را نابود کرد. برگزاری جشن‌های عروسی آن‌‌چنانی، پوشیدن لباس‌های تحریک‌آمیز، انتشار عکس‌های خانوادگی و نیمه‌برهنه دختران و زنان در شبکه‌های اجتماعی هرگز مطابق فرهنگ اسلامی نیست.
پیش‌بینی خاتم‌النبیین صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مورد عصر و زمانه ما آشکار شده است؛ چه زیبا فرموده است رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «كيف بكم إذا رأيتم المعروف منكرا والمنكر معروفا»؛ چه می‌شود شما را آن‌گاه که خوب را بد می‌بینید و ناپسند را پسندیده می‌شمارید.
در حالی مسلمانان از فرهنگ منحط غرب کورکورانه تقلید می‌کنند که این حکم خداوند در مقابل آنان است: «وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثيراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبيلِ» [مائده: 77]؛ و از هوی و هوس کسانی که هم خود گمراه شدند و هم بسیاری را گمراه کردند، و از راه راست به دور افتادند، پیروی نکنید.
«وَدَّ کَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ يَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِکُمْ کُفَّاراً» [بقره: ۱۰۹]؛ بسیاری از اهل کتاب آرزو می‌کنند که شما را بعد از ایما‌‌ن‌تان به کفر برگردانند.» این آیه می‌فرماید، خواست قلبی و میل باطنی کفار این است که شما را از ایمان‌تان برگردانده و شما را به جاهلیت گذشته برگردانند.
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده‌اند: «لیس منا من تشبه بغیرنا، لا تشبهوا بالیهود و النصــاری»؛ از ما نیست کسی که خود را شبیه غیر ما کند. به یهود و نصاری تشبه اختیار نکنید.
«من تشبه بقوم فهو منهم»؛ هر کس خود را شبیه قومی بگرداند پس او از آنهاست.
 
👈🏽شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان چه اهدافی دارند؟
 
طبق یک تقسیم‌بندی ساده، بیشتر شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای به شبکه‌های سیاسی و غیرسیاسی تقسیم می‌شوند. بر اساس تحقیقات به‌عمل آمده این شبکه‌ها، با وجود هدف‌ها و سلیقه‌های گوناگون، در هجوم به مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هر کدام با مأموریتی خاص به مقابله با اسلام برخاسته‌اند. این هجوم آرام و خاموش، اصول و پایه‌های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه‌ای تمام گروه‌های مختلف جامعه را در بر گرفته است.
هر مسلمان، هر بلوچستانی و سیستانی و هر ایرانی شک نکنند که غرب، دلسوز دختران و زنان و جوانان ما نیست. این شبکه‌ها فقط برای به انحراف کشاندن و سست کردن بنیان خانواده‌های ما ساخته شده‌اند. با این وجود ما به‌راحتی اجازه می‌دهیم جوانان، مادران، دختران و همسران‌مان به تماشای برنامه‌های مخرب شبکه‌هایی همچون فارسی‌وان و… بنشینند، در حالی‌که این شبکه‌ها در حال نابودی فرهنگ بومی و اسلامی و ارزش‌های اسلامی ما هستند.
تحت تاثیر قراردادن مردم یک جامعه، هدف اصلی تهاجم فرهنگی است. زیرا اگر ملتی از نظر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی تغییر کند، حکومت آنان نیز نهایتا و به‌ناچار به همان شکل و وضعیت تغییر خواهد یافت. وقتی تهاجم فرهنگی بیگانه، فرهنگ ملتی را با خود هم‌رنگ سازد، زمینه برای تسلط بیگانه بر آنان نیز فراهم می‌شود. برخی از مدل‌های موی جوانان ما، لباس‌های مارک‌داری که می‌پوشند و آرایش جوانان به تازگی با برداشتن ابرو و گریم‌های زنانه جای بسی تاسف دارد.
 
👈🏽ابزارهای ترویج فساد اجتماعی را بشناسیم
 
از مهم‌ترین ابزارهای اجتماعی برای تخریب فرهنگ جوامع دیگر، گسترش فساد اجتماعی است. فساد اجتماعی ممکن است از عناصر داخلی نشأت بگیرد و یا از فرهنگ بیگانه وارد اجتماع گردد. از جمله مفاسد اجتماعی، گسترش فساد جنسی در جامعه است. فیلم‌های ویدیوئی، برنامه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، مجلات و تصاویر مبتذل، کاتالوگ کالاهای لوکس و تبلیغات روانی که منشأ آنها به این ابزارها برمی‌گردد؛ مثلا تولید صابون که روی آن عکس زن برهنه یا نیمه‌برهنه‌ای قرار داده شده است. این‌ها مصادیق تهاجم فرهنگی است که همگی سعی دارند تا قشر جوان جامعه ما را در فساد جنسی فرو برند و بدین‌وسیله آنان را از اهداف معنوی و فرهنگی اسلامی منحرف کنند.
خداوند فرموده است: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ”؛ [لقمان: ۶]
در میان مردم کسانی هستند که خریدار سخنان پوچ و یاوه‌اند تا با چنین سخنانی (بندگان خدا را) جاهلانه از راه خدا منحرف و سرگشته سازند و آن را مسخره کنند. آنان عذاب خوار و رسواکننده‌ای دارند.
در این آیه سخن از جمعیتی است که ســرمایه‌های خــود را برای بیهودگی و گمراه ساختــن مردم به کار می‌گیرند. آنهــا می‌خواهند مردم را گمراه کنند و فرهنگ پستی و ذلت را جانشین فرهنگ توحیدی نمایند.
متاسفانه در شبکه‌های اجتماعی پیام‌رسان و رسانه‌های گروهی نظیر واتس‌آپ، وایبر و… شاهد تمسخر به اسلام و توهین به اعتقادات و ردوبدل شدن مطالب بی‌پایه و اساس هستیم. برخی از کاربران ناخواسته چنین پیام‌هایی را کپی و در گروه‌ها نشر می‌دهند که این امر بسیار جای تاسف دارد. برخی به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده اعتقادات اسلامی را هدف قرار می‌دهند و با مقایسه پادشاهان ایرانی و شخصیت‌های ملی با بزرگان دینی سعی در انحراف افکار مردم دارند.
چه زیبا گفته است دکتر زیباکلام: «من يك موی محمد بن عبدالله [صلی‌الله‌علیه‌وسلم] را به صد تا كوروش، داريوش، خشايار، تخت جمشيد و ايران و گذشته آن نمی‌دهم.»
ورود مدهای مبتذل لباس‌های زنانه و مردانه به کشور نیز یکی از روش‌های اجتماعی برای تخریب فرهنگ است. متاسفانه در کشور عده‌ای با استفاده از امکانات داخلی، در تولید و توزیع لباس‌های مبتذل سهیم هستند. مبنای کار و الگوی این طیف از تولیدکنندگان مجلات و رسانه‌ها و مدل لباس‌های غربی است که وارد کشور می‌گردد.
برخی از جوانان و بانوان با پوشش نامناسب در بازارها و سایر اماکن عمومی همچون نمایشگاه‌ها، مراکز خرید، پارک‌ها، مراکز درمانی و… ظاهر می‌شوند و فرهنگ بیگانه را به نمایش می‌گذارند؛ چنین رفتارهای برخلاف شأن مسلمانان است.
ایجاد روحیه مدگرایی، برقراری روابط آزاد جنسی، رفتارهای خاص در قالب گروه‌های رپ، هوی متال و…، توزیع و گسترش مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی از دیگر ابزارهای اجتماعی گسترش فساد و نابود کردن توان علمی و فکری نیروهای جوان هر جامعه است که متاسفانه در سال‌های اخیر افزایش چشمگیری داشته است.
 
👈🏽درمان چیست؟
 
در کنار راه‌کارهای اساسی ارائه‌شده توسط کارشناسان، توجه به مسائلی نظیر ایجاد تفاهم و یکپارچگی فرهنگی، استحکام بخشیدن به وحدت اسلامی و ملی، تقویت زبان بلوچی و ارزش قائل شدن به آن، بها دادن به علوم انسانی و تقویت مبانی نظری فرهنگ و ارزش‌های اسلامی، حمایت اقتصادی از فرهنگیان و مربیان، تقویت رسانه‌های سمعی و بصری از راه تهیه فیلم‌ها و برنامه‌های همخوان با فرهنگ اسلامی و بومی و نیازهای روز جامعه، حل مشکلات اقتصادی جوانان در امر ازدواج و تامین معقول نیازهای آنان و اشتغال‌زایی، توصیه می‌شود.
 
 
تهیه و تنظیم: مولوی محمدطیب اسماعیل‌زهی

اهمیت تنظیم وقت

tanzimewaqtگذر زمان را هیچ‌گاه نمی‌توان متوقف کرد؛ می‌رود و می‌رود، همچو ماه و همچو خورشید.

هر لحظه‌ای که‌ می‌گذرد،  فریاد  بر می‌آورد که ای انسان! ای که به داشته‌هایت مغرور و از نعمت‌هایی که خداوند به تو بخشیده است، سرمستی. پیوند تو با زندگی و زنده‌ بودن در حال فروپاشی است. به‌هوش باش که وقت از طلا هم با ارزش‌تر است اگر قدر بدانی.

لحظه‌های زندگی پی در پی می‌گذرند، ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و سال‌ها هم سپری خواهند شد تا جایی که فقط تو می‌مانی و قبری که برای استقبالت دهان باز کرده و آرزوی در آغوش کشیدنت را دارد. آن‌گاه هیچ راه بازگشت و فراری نخواهی داشت. باید تسلیم شوی و منتظر بمانی که کی ملک الموت خواهد آمد.

بدون شک یکی از آرزوهای اساسی و بزرگ کهن‌سالان و پیرمردان این است که: «ای کاش از سرمایه‌ی جوانی‌ام بیشتر استفاده می‌کردم، هر لحظه‌اش را صرف آموختن چیز جدیدی می‌کردم و به اندوخته‌هایم می‌افزودم. ای‌کاش وقتی قدرت و نیرو داشتم، برای چنین روزی اعمال خوبی پس انداز می‌کردم تا امروز خیالم بابت اعمال صالحه راحت می‌بود!»

بهترین وقت برای آموختن و کسب مهارت، جوانی است، پس قدرش را باید دانست.

به‌قول شاعر:

ای‌که دستَت می‌رسد کاری بکن /∗/ پیش از آن کز تو نیاید هیچ‌کار

محمد نارویی

درود تُنَجّینا

اللهم صل علی سیدناومولا نا محمد وعلی ال سیدنا ومولانا محمد صلوة تنجینامن جمیع الاهوال والآفات وتقضی لنا بها جمیع الحاجات و تطهرنا بها من جمیع السیئات وترفعنا بها عندک أعلی الدرجات وتبلغنا بها أقصی الغایات من جمیع الخیرات فی الحیاة وبعدالممات إنک علی کل شیئِ قدیر.

شیخ الاسلام حضرت مولانا سیدحسین احمدمدنی(رح) برای حفاظت ازآفات خواندن این وظیفه رابعد ازهرعشاء هفتادبار توصیه نمودند وبرای مشکل خاص هزارمرتبه ختم گردد(یعنی اگر پنج نفر بودند هرکدام دویست مرتبه).

اندرزهای ده گانه

حضرت عائشه رضی الله عنها از نبی اکرم صلی الله علیه وسلم روایت می‌کند که فرمود: وقتی که خداوند بخواهد اهل بهشت را داخل بهشت کند فرشته‌ای را با هدیه‌ای و لباسی از بهشت نزد آنان می‌فرستد. و وقتی که بخواهند داخل آن شوند، فرشته به آنها می‌گوید: بایستید، هدیه‌ای از طرف پروردگار عالم نزد من است. می‌گویند آن چیست؟ فرشته می‌گوید: آن هدایا ده انگشتری هستند:

بر اولی نوشته شده است: {سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ} [الزمر: ۷۳] « سلام بر شما، مبارکتان باد، داخل آن شوید. برای همیشه.»

بر دومی نوشته شده است: (رفعت عنکم الأحزان والهموم) ” غم واندوه از شما بر طرف ودور گردید”.

 بر سومی نوشته شده است: {وَتِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ}[الزخرف: ۷۲] « آن بهشتی است که به سبب اعمال نیکی که انجام داده‌اید، ارث و ملک شما کردیم.»

بر چهارمی نوشته شده است: (ألبسناکم الحِلَلَ والحلی) ” لباسی حریر را به شما می‌پوشانیم وشما را آراسته می‌کنیم.”

بر پنجمی نوشته شده است: {کَذَلِکَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ} [الدخان : ۵۴] «حوریهای زیبا روی را به ازدواج آنان در آورده‌ایم.» { إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ} [المؤمنون : ۱۱۱] « من امروز به سبب صبر و تحملی که داشتند پاداششان می‌دهم که آنان خودشان رستگار هستند.»

بر ششمی نوشته شده است: (هذا جزاؤکم الیوم بما فعلتم من الطاعة) “این پاداش شما است امروز به سبب طاعتی که انجام دادید “.

بر هفتمی نوشته شده است: (صر تم شباباً لا تهرمون أبداً) ” جوان گشتید که هیچوقت پیر نمی‌شوید “.

بر هشتمی نوشته شده است: (صرتم آمنین لا تخا فون أبداً) “در امنیت قرار گرفته‌اید هر گز نترسید”.

بر نهمی نوشته شده است: (رافقتم الأنبیاء والصدقین والشهداءَ والصالحین) “همراز و همنشین انبیاء و صادقان و شهیدان و صالحان شده‌اید”.

بر دهمی نوشته شده است: (سکنتم فی جوار الرحمان ذی العرش الکریم ) ” در جوار خداوند بخشنده صاحب عرش کریم ساکن شده‌اید “.سپس فرشته رحمت می‌گوید:{ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ} [الحجر: ۴۶] « داخل آن شوید در حال امنیت و آسایش.

داخل می‌شوند: {وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ} [فاطر : ۳۴] «  و می‌گویند حمد و ستایش خداوندی که غم را از ما برداشت براستی پروردگار ما بسیار بخشنده و سپاسگذار است.

و وقتی که خداوند بخواهد، اهل آتش را داخل آن کند، فرشته‌ای را نزد آنان می‌فرستد که ده انگشتری همراه دارد.

بر روی اولی نوشته شده است: داخل آن شوید، که در آن که هیچوقت نخواهید مرد و زنده نخواهی شد از آن برون نخواهی رفت.

بر روی دومی نوشته شده است: در عذاب فرو روید راحتی برای شما وجود ندارد.

بر روی سومی نوشته شده است : از رحمت من ناامید باشید.

بر روی چهارمی نوشته شده است : داخل آن شوید در حال غم و اندوه و حزن ابدی.

بر روی پنجمی نوشته شده است: لباستان آتش، غذایتان زهر تلخ، نوشیدنیتان آب داغ، گاهواره‌تان آتش و پوششتان هم آتش است.

بر روی ششمی نوشته شده است: امروز این پاداش شما است به سبب اینکه نافرمانی مرا کردید.

بر روی هفتمی نوشته شده است: در آتش برای همیشه عذاب من قرین شما است.

بر روی هشتمی نوشته شده است: نفرین و لعنت بر شما باد. که بطور عمد گناهان بزرگ را مرتکب می‌شدید. پشیمان نمی‌گشتید و توبه نمی‌کردید.

بر روی نهمی نوشته شده است: همراهان شما در آتش برای ابد شیاطین هستند.

بر روی دهمی نوشته شده است : از شیطان پیروی کردید، فقط دنیا را خواستید، آخرت را فراموش کردید. و سر انجام این است جزای شما.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نقل ازکتاب “توشه راه نجات کلمات قصار پیامبر صلی الله علیه وسلم وخلفای راشدین”
نوشته: الحافظ ابن حجر العسقلانی
برگردان: محمد سعید مجیدی

 

ارزش وقت

                                                   ارزش وقت و غنیمت شمردن لحظات عمر

عمر یکی از سرمایه های بزرگ هر انسان در این دنیا است، همه لحظات عمر انسان امانت است و از هر لحظه ای از لحظات عمر در روز قیامت سوال خواهد شد.                                                                         وقت یا به عبارت دیگر همان لحظات عمری که ما سپری می کنیم یکی از بزرگترین نعمت های الهی است! اگر ما از این سرمایه بزرگ و عظیم و از این نعمت بزرگ الهی به نحو احسن استفاده کنیم و آن را در راه اطاعت از خدا و پیامبر سپری نماییم سعادت دنیا و آخرت از آن ما خواهد بود و اگر ما از این سرمایه عظیم در راه گناه و معصیت و نافرمانی خدا و پیامبر استفاده کنیم خسر الدنیاو الاخره خواهیم شد.

برای اینکه به اهمیت وقت و عمر خودمان پی ببریم به ایات چند از قرآن مجید توجه فرمایید: خداوند متعال می فرماید (هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه و النهار مبصرا ان فی ذلک لایات لقوم یسمعون) خداوند متعال شب را برای شما قرارداده است و خلق کرده است و آفریده است تا اینکه در شب استراحت کنید در روز مشغول کار و تلاش و خسته هستید در شب استراحت کنید و روز را برای شما آفریده است و خلق کرده است تا در روز دنبال کسب و کار و معاش زندگی خودتان باشید.

خداوند متعال روز و شب که همان لحظات عمرانسان است، همان اوقاتی است که ما به غفلت سپری می کنیم این شب وروز را به عنوان آیات ونشانه های قدرت و وحدانیت خودش بیان می کند. دراین خلقت شب و روز در این نظم رفت و آمد  شب و روز نشانه هایی است برای کسانی که گوش شنوا دارند.

خداوند متعال باز در این آیه چهار نعمت را بیان می کند و می فرماید: (و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون) ما شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر کردیم برای اینکه شما بهره برید و استفاده کنید اینها را برای شما خلق کردیم و در اختیار شما قرار دادیم و همچنین ستارگان را خداوند متعال برای انسانها مسخر کرده است و در این آیات خدا و در این شب و روز و ماه و خورشید و ستارگان نشانه هایی است برای انسانهای خردمند.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری                                  همه از بحر تو سرگشته و فرمانبردار / شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

 اما انسان برای هدف دیگر آفریده شده است در آیه دیگر می فرماید: (هو الذی جعل اللیل و النهار خلفه لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا)  خداوند متعال شب و روز را پیاپی و پشت سر هم آورده است تا اینکه پند و اندرزی باشد برای کسانی که طالب پند و اندرز هستند. برای اینکه نوعی سپاس گذاری باشد برای انسانهای شاکر که در برابر این نعمت الهی که شب و روز است شکرگزار الهی باشند.

دراین لحظات 24ساعت شبانه روز را درغفلت ومعصیت سپری نکنند، بازبرای اینکه خداوندمتعال به انسان هابفهماندتا انسانها بدانندکه لحظات عمرآنها بزرگترین نعمت است به اوقاتی  در قرآن سوگند یاد می کند.

وقتی که خدا به مخلوقی در قرآن قسم می خورد برای این است که انسانها به اهمیت آن پی ببرند و بدانند که در این مخلوقی که خدا به آن سوگند یاد کرده است منافع بسیار زیادی است (و اللیل اذا یخشی و النهار اذا تجلی)خدا قسم یاد می کند به شب هنگامیکه همه چیز را می پوشاند و تاریکی شب همه چیز را فرا می گیرد.

همچنین قسم یاد می کند به روز «و النهار اذا تجلی» قسم به روز هنگامی که پدیدار وروشن می شود و انسانها از روشنایی روز استفاده می کنند.

یا در سوره عصر می فرماید: (والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملو الصالحات و تواصوا) قسم به زمانه یا قسم به وقت عصر  یکی از اوقات با ارزش روز که عصر است، زمان تعویض شیفت  فرشتگان که شیفتشان عوض می شود. خداوند قسم یاد می کند به زمانه که همه انسانها در خسارت هستند.

اما انسانهایی که چهار خصلت را داشته باشند از این خسارت مستثنی هستند «الا الذین آمنوا» مگر کسانی که ایمان آورده اند و مومن هستند و در کنار ایمانی که دارند عمل صالح انجام می دهند.

چون همانطور که می دانیم ایمان بدون عمل و عمل بدون ایمان هیچ ارزشی ندارد اگر تنها انسان ادعا می کند من مسلمان هستم اما رفتار و کردار و گفتارش مانند مسلمانان نیست به تکالیفی که محول به او شده است عمل نمی کند فرائض و واجبات را انجام نمی دهد این شخص جزء انسانهای خوشبخت و سعادتمند نیست. ایمان و عمل توام با هم است؛ بدون ایمان اگر کسی عمل صالحی انجام دهد هیچ ارزشی ندارد.

اگر فقط انسان ایمان داشته باشد اما نماز نخواند و روزه نگیرد و بقیه تکالیف شرعی اش را انجام ندهد این ایمان هیچ ارزشی ندارد.

فرمودند: یکی که ایمان داشته باشد و دوم عمل صالح و سوم این است که انسانهایی از خسارت در امان می مانند و سعادتمند می شوند که یکدیگر را سفارش به حق می کنند آنچه که حق است و درست است یکدیگر را سفارش می کنند و چهارم اینکه یکدیگر را به صبر و شکیبایی سفارش می کنند.

پس خداووند قسم به عصر می خورد و سوگند می خورد که همه انسانها در خسارت هستند مگر انسانهایی که چهار خصلت داشته باشند.

در آیه دیگر می فرماید:  (و الفجر و لیال عشر) باز خداوند قسم می خورد به صبح یعنی پایان شب و آغاز روز باز هم زمان عوض شدن شیفت فرشتگانی که همراه انسان هستند  این زمان زمان با ارزشی است قسم یاد می کند و بعد قسم یاد می کند به شب های دهگانه که یا خود شب ها بسیار ارزشمند هستند و یا روزهایی که بعد از آن شب ها می آیند ارزشمند هستند!

اگرمراداین باشد که شبهای دهگانه هستند شب های آخرماه رمضان را میتوان مرادگرفت که منظور از این آیه شبهای آخرماه رمضان است که در آن ده شب شبی به نام شب قدر قرار دارد که بهتر از هزار ماه است.

 اگر منظور از روزهای با ارزش باشد که این شب ها به دنبال آن روزها می آید ایام دهه ذی الحجه است، در روزهای دهه ذی الحجه با ارزشترین اعمال در آن دهه انجام می شود حتی در روایات می آید که در تمام روزهای سال درهیچ روزی شیطان آنقدرضربه نمی بیند و آنقدر عصبانی و ناراحت نیست مانند روز عرفه، روز عرفه از تمام  روزهای سال  بدترین روز برای ابلیس و شیطان است و بهترین روز برای مومنین!

 خداوند متعال با یک دست بلندکردن در آن سرزمین و بیابان  مقدس قلم عفو بر گناهان بندگانش می کشد و شیطان ناراحت است که یکسال زحمت کشیده است یا چندین سال زحمت کشیده است و انسان را به گناه وادار کرده است اما در این سرزمین مقدس با یک دعا و تضرع خداوند متعال همه گناهانش را می بخشد.

پس خداوند متعال به صبح قسم می خورد و شب های دهگانه یا دهه ذی الحجه که بهترین روزهای سال محسوب می شود پس وقت یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که ما باید قدر آن را بدانیم و در برابر این لحظات عمری که خدا به ما عنایت کرده است در شب و روز ما شکرگزار باشیم عبدالله بن مسعود می فرماید بر هیچ چیزی پشیمان نشده ام بجز لحظاتی از عمرم که در آن لحظات عمل صالحی انجام نداده باشم شاعر عرب چقدر زیبا می فرماید  (دقات قلبک قائله – ان الحیاه دقائق و ثوان) ضربان قلب من و تو به ما چی می گوید زندگی همین ثانیه ها و دقیقه ها است به قول عبدالله ابن عمر می فرماید (اذا امسیت فلا تنتظر الصباح و اذا اصبحت فلا تنتظر المساء وجد من صحتک لمرضک و من حیاتک لموتک)  وقتی که شام کردی دیگه منتظر صبح نباش یقین نداشته باش که حتما صبح هم همینطور سرحال از خواب بلند می شوی چقدر انسانهای صحیح و سالمی که شب ها می خوابند و صبح تشیع جنازه آنها اعلام می شود هنگامی که صبح کردی منتظر نباش که حتما شب را در می یابی و در شب به همین حالت خواهی بود مثال معروفی است دنیا سه روز است یکی دیروز است که گذشته است و باز نمی گردد و در اختیار ما نیست یکی فردا است که هیچ انسانی نمی تواند با یقین بگوید که من تا فردا زنده ام چون یقین نداریم که آیا فردا را درخواهیم یافت تنها روزی که می توانیم غنیمت بشماریم و نهایت بهره را ببریم امروز است همین لحظاتی است که زنده هستیم وبه همین نحو تا لحظه ای که حیات داریم غنیمت بشماریم نه آینده مال ما است و نه گذشته در اختیار ما است گذشته رفته و بر نمی گردد تعجب این است که خیلی ها از من و شما برای اینکه مال و ثروت ما از بین نرود و تباه نشود نهایت تلاش خودمان را به کار می گیریم نکند مال و ثروتم  از بین برود در حالی که مال و ثروت دنیا اگر از بین برود امکان دارد اینکه انسان تلاش کند و مال از دست رفته را بدست آورد اما این سرمایه عظیمی که در اختیار ما است با خودمان فکر کنیم چکار کنیم هر لحظه که از عمرمان می گذرد به سفر آخرت نزدیک تر می شویم و قطار اخرت به ما نزدیک تر می شود و هر لحظه که از عمرمان گذشت بر نمی گردد پس ما چرا از در برابر سرمایه عظیم غافل هستیم و قدر آن را نمی دانیم و قدر مال و ثروت دنیا را می دانیم و از آن حفاظت می کنیم به همین خاطر پیامبر می فرمایند (نعمتان مغبون فیما کثیر من الناس الصحه و الفراغ) دو نعمت بزرگ است که بسیاری از انسانها در بی اعتنایی به این دو نعمت و عدم قدرشناسی نسبت به این دو نعمت زیان دیده  هستند زیان می بینند قدر آن را نمی دانند اول سلامتی چقدر نعمت بزرگی است وقتی ما صحیح و سالم هستیم دنبال گناه و معصیت و نافرمانی وقتی بیمار شدیم دیگر پشیمانی سودی ندارد پس انسان مسلمان و عاقل باید از این لحظات صحت خودش برای زمان بیماری اش بهره گیرد زمانی که صحیح و سالم هستیم عملی انجام بدهیم که اگر به پیری رسیدیم یا بیمار شدیم و آن نشاط و آن نیروی عبادت را نداشتیم لااقل پشیمان نباشیم چون در زمان سلامتی به اندازه توان خودمان عبادت انجام داده ایم پس ما  باید صحت و سلامتی را  که نعمت بزرگی است غنیمت بدانیم یعنی واقعا ارزش و نعمت سلامتی را کسی می داند که به بلایی گرفتا شده باشد در گوشه ای از بیمارستان بستری شده باشد چقدر در برابر این نعمت بزرگ از گناه و معصیت اجتناب کردیم دوم فرمودند که زندگی ات را قبل از مردن غنیمت بشمار و برای مردن خودت زاد و توشه ای فراهم کن پس فرمودند دو نعمت است که انسانها قدر آن را نمی دانند یکی تندرستی و دوم فراغت متاسفانه امروز ما می بینیم که جوانان عزیز ما اوقات فراغت خود را یا در گشت و گزار در بازارها در نگاه کردن به ناموس دیگران یا در نشستن پای اینترنت و ماهواره و نگاه کردن و گذراندن پای فیلمهای مبتذل و گناه و معصیت سپری می کنند چرا اینطور باشد حتی عده ای بدتر از آن نه تنها خودشان عمر عزیزشان که بزرگترین سرمایه زندگی شان است در گناه  سپری می کنند بلکه دیگران را هم به گناه وادار می کنند همین جلسات مبتذلی که ما مسلمانان می گیریم که پای بند نماز و همه چیز  هستیم اما دهها بلکه صدها نفر را دعوت می کنیم ساعت ها نه تنها عمر خود را تلف می کنیم با این موسیقی و ارکس و امثال آن گناه و معصیت بلکه دیگران  هم چون نشسته هستند باید گوش بدهند و لحظات عمرشان را در گناه سپری کنند پیامبر فرمودند  (اغتنم خمسا قبل خمس شبابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک و عتاک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل  موتک) پنج چیز را پیش از فرا رسیدن پنج چیز غنیمت بشمارید جوانی را قبل از رسیدن پیری قبل از اینکه پا درد و کمر درد و هزار آفت دیگر ما را زمین گیر  کند که حتی توان عبادت را نداشته باشیم  تندرستی را قبل از بیماری سوم فرمودند وقتی که خدا به شما سرمایه ای داده است همچنین مالی دارید این را غنیمت بشمارید در راه خدا انفاق کنید قرآن در مورد اصحاب پیامبر می فرماید  (تولوا و اعینهم تفیض من الدمح حزنا الا یجدوا ما ینفقون) وقتی که پیامبر از آنها کمک می خواستند آنهایی که سرمایه ای نداشتند اشک می ریختند که چرا ما پول و سرمایه ای نداریم که در راه خدا انفاق کنیم اگر خدا به ما سرمایه ای داده است آن را غنیمت بشمارید قبل از اینکه ورشکست بشوید چهارم فرمودند اوقات فراغت خودتان را قبل از اینکه مشغله ای برای خودتان به وجود بیاید و گرفتار بشوید غنیمت بشمارید و در پایان فرمودند تمام لحظات زندگی را قبل از مردن غنیمت بشمارید پس ما باید از این لحظات عمر خودمان که بزرگترین نعمت الهی است استفاده کنیم قبل از اینکه موانعی برای ما به وجود آید و نتوانیم عمل سالمی که باید و شاید انجام بدهیم پیامبر خدا می فرمایند (بادروا بالاعمال سبعا هل تنتظرون الا فقرا منسیا او غنا مطغیا او مرضا مفسدا او هرما مفندا او موتا مجهزا او الدجال فشر غائب ینتظر او الساعه و الساعه ادهی و امر ) در کارهای خیر و عمل صالح سبقت بگیرید قبل از اینکه هفت مانع سد راه شما بشود و شما نتوانید عمل صالحی انجام دهید می فرمایند آیا انتظار دارید که زمانی فقیر بشوید و همه چیز را فراموش کنید و حتی به عبادت خودتان نرسید یا منتظر هستید که سرمایه دار بشوید و طغیان و سرکشی و ظلم و ستم کنید یا منتظر هستید که به یک بیماری مبتلا شوید و همه قوای شما را از بین ببرد یا منتظر هستید که پیر بشوید در پیری که هیچ چیز حالی شما نشود یا منتظر هستید که مرگ ناگهانی سراغ شما بیاید که حتی فرصت خداحافظی را نداشته باشید یا منتظر هستید که دجال بیاید این بدترین غایب است  که منتظر هستید  یا منتظر هستید که قیامت فرا برسد که بسیار هولناک و تلخ است پس قبل از اینکه این مسایل برای شما به وجود بیاید عمل صالح انجام دهید و فرصت را غنیمت بشمارید و از این لحظات عمر خود بهره ببرید  عمر انسان سه مرحله دارد یکی کودکی و یکی جوانی و یکی پیری است پیری همان درد و رنج و بی حلاوتی است مرحله کودکی چون انسان بالغ نیست و مکلف نیست معمولا اگر پدر و مادرها در قبال فرزندان خردسالشان مسئولیتی نداشته باشند احساس مسئولیت نکنند مسلماً از همان خردسالی این فرزندان طوری تربیت می شوند که در سن جوانی کنترل آنها در دستشان نیست و آنها را به طرف دین کشاندن بسیار مشکل است به همین خاطر می بینیم که اسلام مرحله کودکی را همین طور نگذاشته است که کسی به کسی کار نداشته باشد و پدر و مادر به فرزندان کاری نداشته باشند بلکه مسئولیت تربیت فرزندان را اسلام در خردسالی قبل از تکلیف بر عهده پدر و مادر گذاشته است  (یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا) ای مسلمانان خودتان و اهل و عیال خود را از آتش جهنم نجات دهید یعنی فرزندان خود را در خردسالی رها نکنید و آنها را تربیت کنید  پیامبر اکرم (ص) می فرمایند ( کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته فالامام راع و مسئول عن رعیته و الرجل راع فی بیته و مسئول عن رعیته و المراه راعیه فی بیت زوجها و مسئوله عن رعیتها) مرد در خانه مسئول است در برابر اعضای تحت تکفلش و زن هم مسئول هست در برابر شوهر و فرزندانش اینها مسئولیت دارند  (اکرموا اولادکم و احسنوا ادابهم فان اولادکم هدیه الیکم) و شما فرزندانتان را در خردسالی تربیت اسلامی کنید زیرا اینها هدایایی است که در اختیار شما است امام غزالی می فرمایند قلبهای فرزندان شما که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند مانند گوهر گرانبهایی است که در اختیار شما پدر و مادران است وظیفه پدر و مادر این است که در قلب کودکانشان آنچه که اسلام دستور داده است القا کنند یعنی به نماز و روزه و دستورات الهی و ایثار و فداکاری و احترام به بزرگترها و رحم و شفقت به کوچکترها باید در خردسالی به فرزندان بیاموزیم اگر فرزند به سن جوانی رسید دیگر از دست ما رفته است لذا در خردسالی ما باید فرزندانمان را بسازیم چون آنچه را که در خردسالی می آموزیم  در ذهن آنها می ماند اصحاب پیامبر می فرمایند ما به فرزندانمان اول قرآن بعد احادیث و سیره پیامبر و بعد حکایت بزرگان را می آموختیم پس پدر و مادر باید در خردسالی مسایل اسلامی  واخلاقی را به فرزندانشان بیاموزند تا در سن جوانی دچار مشکل نشوند اما مرحله دوم عمر انسان که مرحله حساس است و با ارزشترین مرحله عمر هر انسان است جوانی است جوانی بزرگترین نعمت الهی است که جوانان عزیز در اختیار دارند در جوانی توبه کردن شیوه  پیغمبری است  وقت پیری گرگ ظالم هم می شود پرهیزگار اگر یک جوان مسلمانی در اوج جوانی اش در اوج صحت و سلامتی اش بتواند جلوی نفس اهریمن خودش را بگیرد و مرتکب خطا و گناه و معصیت نشود این ارزش دارد اما یک انسانی که پیر شده است و دیگر توانایی گناه کردن را ندارد بگوید من گناه نمی کنم ارزش ندارد اجتناب از گناه و نافرمانی خدا و پیامبر زمانی ارزش دارد که انسان توانایی دارد همه امکانات گناه برای انسان فراهم است اما انسان از خدا می ترسد و مرتکب خطا و گناه نمی شود خداوند مثال های بسیاری از جوانان را در قرآن برای ما بیان کرده است که اگر جوانان ما بخواهند الگو بگیرند باید از جوانانی که قرآن به ما معرفی کرده است الگو بگیرند نه از جوانان غربی  حضرت یوسف یک جوانی است در اوج جوانی زیبایی در قصری قرار دارد که همه نعمت ها در اختیار او است اما شیطان وسوسه می کند همسر عزیز مصر همه امکانات عمل زشت زنا را آماده می کند درها را می بندد و بعد می گوید  (قالت هیت لک – قال معاذ الله...) یوسف بیا هیچ مانعی وجود ندارد اولین کلمه ای که از  زبان این جوان بیرون می آید می گوید پناه بر خدا بعد زلیخا زن عزیز مصر وقتی که می فهمد او حاضر نیست کامش را برآورده سازد و نمی تواند به آرزویش برسد از باب تهدید وارد می شود  (لئن لم یفعل ما امره لیسجنن و لیکونا من الصاغرین ) که اگر تو این کار را نکردی تو را به زندان می اندازم قرآن نقل می کند یوسف می گوید  (و رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه) خدایا از تو تقاضا می کنم زندان برایم محبوب تر است از این عمل سالها به زندان می رود و عمرش ا در زندان سپری می کند اما مرتکب گناه نمی شود پس جوانی این است این نعمت بسیار بزرگی است و قدر این نعمت را باید بدانیم از لحظات عمر خودمان خصوصا از جوانی به نحوی استفاده کنیم که در آخرت هم سرافراز باشیم جوانی که عمرش را جوانی اش ا در عبادت خدا در حفظ قرآن در تعلیم و تعلم در حوزه های علمیه به عنوان تحصیل علم دین سپری می کند در آخرت چه مقامی دارد پیامبر می فرمایند  (سبعه یظلهم الله فی ظله یوم لاظل الا ظله شاب نشا فی عباده الله) هفت نفر درروز قیامت در زیر سایه عرش الهی قرارمی گیرند درروز قیامت بارها شنیده اید خورشیدی که الان در تابستان چقدر گرمایش است میلیون ها کیلومتر از زمین فاصله دارد باز هم این گرما را احساس می کنیم حتی تحمل گرما را نداریم اما در آن روز خداوند متعال این خورشید را در چند کیلومتر زمین قرار می دهد با زمین فاصله زیادی ندارد انسانها همه درمیدان محشر که هیچ سایه ای قرار ندارد عده ای بر حسب اعمالی که انجام داده اند در زیر عرق  خود می جوشند هر کس به اندازه عمل زشت و گناهی که انجام داده است اما در آن روز یکی از هفت نفری که در زیر سایه عرش الهی قرار می گیرد جوانی است که جوانی اش را در عبادت سپری کرده است اگر انسان قدر جوانی اش را بداند مقام و منزلت را دارد